خاطرات تلخ یك عكاس مستند از اوج كرونا بعلاوه تصاویر

خاطرات تلخ یك عكاس مستند از اوج كرونا بعلاوه تصاویر به گزارش آبی طرح یك عكاس از تجربه خود در مدت اوج شیوع ویروس كرونا می گوید و صحبت خودرا اینگونه آغاز می كند: «عكاسان حوزه مستند و مطبوعات به سبب ماهیت كارشان با موضوعات اجتماعی درگیر هستند. اصولا زمانی كه واقعه مهمی در كشور و حتی خارج از كشور رخ می دهد، به طبع كارمان رغبت داریم كه از آن اتفاق عكس بگیریم، اطلاعات تصویری آنرا به مردم نشان دهیم و در كنار آن مباحث اطلاع رسانی خبری را رصد نماییم.»


پیش تر در مصاحبه هایمان با عکاسان، درباره نحوه واکنش دادن هنرمندان به بحران و خلق اثر صحبت شد که کورش ادیم معتقد بود ضرورتی بر واکنش فوری و سریع هنرمند نسبت به واقعه پیش آمده وجود ندارد و اگر قرار بر خلق اثری در آن رابطه است، چه بهتر که در یک بازه زمانی نسبتا طولانی صورت بگیرد.
ولی عکاسی خبری یا حتی مستند نگاهی نسبتا متفاوت با عکاسی هنری دارد و برای ثبت وقایع و آگاه سازی، باتوجه به وظیفه عکاسان این حوزه نیاز به عکس العمل فوری است.
در همین راستا خبرنگار ایسنا با یکی از عکاسان مستند که در طول این مدت تصاویر خیلی از شیوع این بیماری در استان مازندران بعنوان یکی از مراکز اصلی به ثبت رسانده است، صحبتی داشته است.
این عکاس که محمد رضایی نام دارد در امتداد جملات بالا ادامه می دهد: عکاسان حوزه مستند و مطبوعات به سبب ماهیت کارشان با موضوعات اجتماعی درگیر هستند. اصولا زمانی که واقعه مهمی در کشور و حتی خارج از کشور رخ می دهد، به طبع کارمان رغبت داریم که از آن اتفاق عکس بگیریم، اطلاعات تصویری آنرا به مردم نشان دهیم و در کنار آن مباحث اطلاع رسانی خبری را رصد نماییم.
او اضافه می کند: بعد از شیوع بیماری کرونا در دنیا و رسیدن آن به ایران در بهمن ماه، احساس کردم که یک اتفاق عادی نیست. باتوجه به تجربه های قبلی خود، به فرمانداری استان مراجعه کردم و به آنها پیشنهاد تأسیس یک قرارگاه رسانه ای بحران را دادم ولی در نهایت اجازه فعالیت داده نشد.
رضایی تصریح می کند: بعد از آن به علوم پزشکی رفتم، خودم را معرفی کردم و از آنها مجوز فعالیت خواستم. به آنها توضیح دادم که قبلا در موقعیت های مختلف بحران بوده ام و خون ما عکاسان سرخ تر از پرستاران و پزشکان نیست، آنها خدمت می کنند، ما عکاسان هم باید اطلاع رسانی نماییم و از سویی آینده به این اسناد نیاز دارد. ولی آنجا نیز جلوی مرا گرفتند و توجیه کردند که «احتمالا می خواهی عکس هایت را به خبرگزاری های خارجی بدهی بنا بر این به شما اعتماد نداریم.»

دوربینم را به دست گرفتم و به شهر رفتم
«دیدم که واقعا نمی توان کار جدی سازماندهی شده انجام داد، پس دوربینم را به دست گرفتم و به شهر رفتم. تجربه های اولیه من از عکس العمل و بازخورد مردم نسبت به یکدیگر بود؛ برای اینکه بعنوان نمونه برای نخستین بار بود که اگر در خیابان قدم می زدی آدم های ماسک به صورتی را می دیدی که آنها نمی شناختی، حتی اگر آشنا بودند. افراد می ترسیدند سوار تاکسی شوند و یا در صف نانوایی بایستند. بیشتر اهتمام کردم فضای مبهم و ناشناخته، ابهام انسان ها نسبت به یکدیگر، چهره جدیدی که پیدا کرده بودند و توهمی که نسبت به ناقل بودن یکدیگر دارند را به تصویر بکشم. در نهایت از این فضاها مجموعه ای به نام «خارج از فوکوس» به تصویر کشیده شد. »
این عکاس همین طور به دیگر کارهای خود در روزهای اوج شیوع ویروس کرونا می پردازد و می گوید: اهتمام کردم با همکارانم هماهنگ و در ارتباط باشم که برای این کار از اینستاگرام استفاده کردم و بوسیله استوری ها آغاز به اطلاع رسانی کردم. همراه با دوستان عکاسم در محله کوی آزادی شهر ساری جمع شدیم و مسئولیت بهداشت هر کوچه و سلامت افراد را بین یکدیگر تقسیم کردیم، به شکلی که هر کدام هر شب و بامداد دستگیره درها و آیفون ها را ضد عفونی می کردیم. در طول هشت روز اولیه، مردم بعد از کمبود ماسک و مواد ضد عفونی، نسبت به فوتی های کرونا و جانباختگان آن حساس شدند.

نمونه ای از تصاویر رضایی


منبع:

1399/03/12
12:53:43
5.0 / 5
2110
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۲ بعلاوه ۳
آبی طرح ، گرافیک و طراحی

آبی طرح

گرافیک و طراحی

abitarh.ir - حقوق مادی و معنوی سایت آبی طرح محفوظ است