دشتی:

تئاتر به ما جرات خطا کردن می دهد، اما اجازه گفتمان نمی دهد

تئاتر به ما جرات خطا کردن می دهد، اما اجازه گفتمان نمی دهد نویسنده و کارگردان تئاتر اظهار داشت: تئاتر به ما جرات خطا کردن می دهد، اما اجازه گفتمان نمی دهد و اینجاست که نمی توانیم شاهد رشد ایده ها باشیم پس باید نسبت های جدیدی در تئاتر ایجاد شود.


به گزارش گروه فرهنگی از خانه هنرمندان ایران، در بندباز چهارده از سلسله نشست های تاملاتی درباره تئاتر ایران که به همت معاونت هنری خانه هنرمندان ایران برگزار می شود، نیلوفر ثانی کارشناس با اصغر دشتی نویسنده و کارگردان درباره مبحث تئاتر ضد تئاتر به گفتگو نشست.
در ابتدای این نشست نیلوفر ثانی با طرح این سوال که تغییر و تحولات تئاتر در قرن بیستم چگونه بوده و چه تاثیری داشته است، جلسه را شروع کرد که اصغر دشتی در پاسخ به این سؤال اظهار داشت: تئاتر ایران از یک مقطعی رابطه اش را با تئاتر جهان به شکل مطالعاتی آغاز می کند و وام دار جریاناتی است که تحت تأثیر آن افرادی با ریشه های سیاسی که در تئاتر ایران هم نگاهی سیاسی داشتند یا کسانی که جنبه های زیبایی شناسی مدنظرشان بود و با تأثیر از آنچه که در آن سو اتفاق می افتاد کار کردند.
نویسنده و کارگردان تئاتر در ادامه در پاسخ به این پرسش که چرا تئاتر غربی وقتی به ایران می رسد نمی تواند خودش را اجرا کند، بیان نمود: در یکی از دوره ها در دانشگاه از دانشجویانم خواستم که افرادی را در قرن بیستم مورد ارزیابی قرار دهند و معادل تاریخ شمسی آن زمان را در ایران جست وجو کنند و درباره آن مطالعه کامل داشته باشند، تا ببینیم این تجارب عین به عین تکرار شده، وام دار آن بوده یا نه.
وی اضافه کرد: نتیجه آن پژوهشها حامل نکات جالبی بود. اول اینکه ما با چه بستر سیاسی اجتماعی متفاوتی با زمان وقوع آن پدیده ها روبه رو هستیم. اساسا ما با تاخیر روبرو شده ایم که اگر در آن گرفتار تقلید هم باشیم کارایی خویش را از دست داده است. اما اگر به آن افزوده یا از آن کاسته ایم قابل مطالعه بوده است. آنچه از مجموعه این مطالعات دریافتم این است که تئاتری که ما مطالعه می نماییم، وقتی انجام شده می توانیم با نمونه خارجی آن قیاس نماییم تا ببینیم زمینه های اجرای آن یکی بوده یا نه.
دشتی افزود: اینکه چه چیزی را یاد می گیریم و چه چیزی قابل تکرار در اینجا نیست نکته مهمی است که بی توجه از آن گذشته ایم. ما یک محصول را در آن سو و دیگری را در این سو قرار می دهیم و نتایج را مقایسه می نماییم. در حالیکه باید بسترها مورد مطالعه قرار گیرند.
تئاتر اساسا به این نیاز دارد که ضد خودش کاری انجام دهد. اما این ضد از دو منظر قابل بررسی است. معمولاً به یکی از این مناظر کم توجهی می نماییم و به دیگری به شدت دامن می زنیم. منظر اول این است که تئاتر ضد خودش کاری انجام می دهد تا در نحوه ملاقات و سیستم ارتباطی اش تغییر رخ دهد. نمونه برجسته آن در قرن بیستم برشت است که ضد چیزی قبل از خودش می ایستد و شکاف بزرگی در تاریخ تئاتر بوجود می آورد که ضد نحوه ملاقات و ارتباط با مخاطب است، در واقع به شکلی کاربرد تئاتر را هم دگرگون می کند.
نویسنده و کارگردان تئاتر بیان نمود: منظر دوم این است که به جای آنکه سبب تغییر و رشد در سیستم ارتباطی شود، همه چیز را متوقف می کند. در گفتمان پیرامونی گرفتار رشد، نمو و صدمه شناسی دقیق نمی گردد، بلکه قیاس عین به عین با نمونه های خارجی می شود و برهمین اساس از مطالعه کارکردها وارد وادی انکار می شویم.
او افزود: تئاتر احتیاج به تشویق ندارد، بلکه احتیاج به مطالعه دارد تا از یک وضعیت به وضعیت دیگر برود. منظر دوم محصول گفتمان تئاتر است که اجراگران، منتقدان و تماشاگران در سه ضلع آن ایستاده اند و این گفتمان را شکل می دهد که حاصل مجموع آن به شکلی ضد تئاتر ایستاده و این ضد با آن ضد زمین تا آسمان متفاوت می باشد.
اواسط دهه ۸۰ ما به نظرمان می رسد که به لحاظ کیفیت وضعیت تثبیت شده ای داریم و معیارمان خلاقیت می شود. وقتی وارد سالن های اجرا می شویم نیازمند دیدن خلاقیت هستیم و ما یک دهه با این وضعیت کلنجار می رویم که گستره ای از اجراها را در بر می گیرد و در دهه ۹۰ وارد تجربه تازه ای می شویم که بعد از کودتا تا هم اکنون نداشتیم. تجربه ای که اقتصاد و خصوصی سازی را وارد تئاتر می کند و کلید واژه ما اقتصاد یا شکل عامیانه آن گیشه است که اهمیت پیدا می کند و کیفیت و خلاقیت در لایه های تئاتر پنهان می شود و بعضی تلاش می کنند تا حفظ کنند اما چرخه تولید عرضه و تقاضا تئاتر ایران را با هیجانی مواجه می کند، که پیش از کرونا داشتیم و امیدوار بودیم که کرونا بتواند به ما فرصت فکر کردن بدهد تا ضد تئاتر اقدام کردن داشته باشیم و پس از آن بتوانیم به نحوی دیگر کار نماییم.
ثانی در ادامه اظهار داشت: بارها شنیدیم که کارگردانان تئاتر می گویند «ما تعهدی نداریم و باید کار خودمان را انجام دهیم» خروجی این تفکر تئاتری است که زبانش قابل فهم نیست و مخاطب با آن درگیر است، اما کارگردان تجربه خودش را داشته است.
دشتی عنوان کرد: تعهد در دوره تاریخی ریشه در ایدئولوژی پس از انقلاب دارد که تئاتر در آن حوزه تعریف می شود و در تجربیات آن زمان می بینیم، اما تعهدی که این روزها از آن صحبت می شود نگاهی از آن ایدئولوژی را دارد، اما همجواری با اجتماع پیرامونش را هم داشته باشد. اما اینکه چه کسی تعیین کند که این تعهد چگونه باشد معلوم نیست.
وی بیان نمود: هر واژه ای که ما را دعوت به تولید یک یونیفرم ثابت می کند اشتباه است که می تواند تعهد، خلاقیت یا حتی یونیفرم فعلی که با اقتصاد خویش را تعریف می کند، باشد. در روزگاری که این نمونه ها دیده می شد، امروز به نظر می آید باید حسرت آنها را هم بخوریم. چون که در گیشه خویش را تسلیم تماشاگر می کنند و درحال باج دادن به تماشاگرند.
نویسنده و کارگردان تئاتر تصریح کرد: حالا تئاتر تا قبل از کرونا این است که اغلب تئاترها در سویه سهل و ممتنعی هستند و تئاتری که در سالن های مرکز شهر اجرا می شدند در بعضی مواقع شانه به شانه تئاتر آزاد بودند و میتوان گفت شاید باید حسرت روزگاری را بخوریم که خلاقیت کلید واژه ما بود. هر کدام از این کلیدواژه ها که به تولید انبوه می رسند، دورریزی هم دارند، اما باید دید دور ریز کدام یک بیشتر است و کدام یک باید متوقف شوند.
فکر می کنم تئاتر ایران قدر خویش را ندانسته و در هر دوره ضد یک چیز ایستاده است و هیچگاه وارد گفتمان سازنده ای نشده که یک هنرمند متوجه این نکته شود که وقتی کاری را انجام می دهد به آن دقت می شود و جریان کاری که دنبال می کند قابل اندازه گیری و مطالعه است و گفتمان تلاش می کند به او فرصت اصلاح و رشد کردن بدهد.
وی اضافه کرد: گاهی گفتمان پیرامونی در کارگردانی که رویکرد محور نبوده است، هراسی را ایجاد می کرده که هربار به یک جهت برود. ما در شرایط بسیار پیچیده ای تئاتر تولید می نماییم چون که دشواری بسیاری دارد.
دشتی افزود: ما در فرایند تولید استاندارد قرار نداریم و برای تولید آن دست و پا می زنیم که خیلی سخت است و گاهی برای ارزیابی آن مجبور می شویم وارد حوزه اخلاقیات هم شویم. این دشواری در تولید از طرفی با خشم گفتمان هم همراه می باشد و وقتی می خواهیم جریانات را ارزیابی نماییم با خشم برخورد می نماییم و پدیده ها از بین می روند، ازاین رو نمی توان فرایند ای را دنبال کرد.
وی اظهار داشت: این خشم در جریانات قبل از انقلاب و بعد از آن دیده می شود و بیشتر پدیده ها را انکار می کند که قابل بررسی هم نیست. اگر همین امروز بخواهیم گذشته مان را مطالعه نماییم بسیار دیر است، اما لاجرم اگر روزی بخواهیم بفهمیم چه کرده ایم باید به عقب بگردیم و گفتمان بدون خشم داشته باشیم.
تئاتر به ما جرات خطا کردن می دهد، اما اجازه گفتمان نمی دهد و اینجاست که نمی توانیم شاهد رشد ایده ها باشیم. ما احتیاج به انقلابی در نسبت تئاتر با بودجه، دولت و غیره داریم و باید نسبت های جدیدی را ایجاد نماید. در سالهای گذشته چهره هایی وارد تئاتر شدند و نمونه هایی داشتیم که اگر پشتیبانی خوبی از آنها می شد امروز جریان های گوناگونی داشتیم.
دشتی عنوان کرد: تئاتر احتیاج به یک جامعه شناسی دارد. جامعه شناسان باید بیایند و تئاتر را مورد مطالعه قرار دهند تا متوجه شویم در فرهنگ رفتاریمان چه اتفاقی می افتد. تئاتر نمی تواند ضد خود بایستد چون مشکل ساختاری وجود دارد که ما را از اساس کار دور می کند و روابط اجتماعی ما در حوزه سازندگان، منتقدان و تماشاگران نیازمند مطالعه دقیق تری است و چون نمی توانیم وارد گفتمان شویم یک دانش دیگر باید به زمین بیاید و نقش ما را در ساختن این وضعیت به ما گوش زد کند، تا شاید گامی که برای اصلاح گفتمان باید برداریم مشخص شود.

1400/08/21
22:06:50
5.0 / 5
922
تگهای خبر: استاندارد , اصلاح , خانه هنرمندان , زیبایی
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۵ بعلاوه ۵
آبی طرح ، گرافیک و طراحی

آبی طرح

گرافیک و طراحی

abitarh.ir - حقوق مادی و معنوی سایت آبی طرح محفوظ است