در گفت وگو با آبی طرح؛

احمد شاکری: علاقه مندان به ادبیات عاشورا هنوز هم تشنه هستند

احمد شاکری: علاقه مندان به ادبیات عاشورا هنوز هم تشنه هستند به گزارش آبی طرح یک منتقد ادبی با اعلان اینکه تعداد داستان های بلندی که در زمینه عاشورا نوشته شده اند کم هستند، اظهار داشت: هنوز هم جا دارد در این عرصه کار شود. علاقه مندان به این حوزه تشنه شنیدن روایت های ناب، جذاب و عمیق هستند.


احمد شاکری درباره لزوم تقسیم بندی موضوعی و مضمونی ادبیات عاشورایی به خبرنگار ایرنا اظهار نمود: در مورد ادبیات عاشورایی باید تقسیم بندی موضوعی و مضمونی داشت، درباره خیلی از اصطلاحاتی که در زمینه ادبیات از آنها استفاده می شود، منشا و مرزهای ادبی مشخص می شود و این تفکیک باید صورت بگیرد. گاهی از مفاهیم در قالب موضوع و گاهی در قالب مضمون استفاده می نماییم.
به گفته شاکری تفکیک ادبیات عاشورایی و عاشورا از هم بسیار اهمیت دارد. اگر مراد از ادبیات عاشورایی و داستان های عاشورایی داستان هایی باشد که به موضوع عاشورا می پردازند، اثر بیشتر به سمت موضوعات تاریخی می رود، یعنی شان تاریخی پیدا می کند که زمان، مکان و اشخاص مشخص دارد. اما اگر مراد از ادبیات عاشورا ادبیات مضمونی باشد، این اصطلاح می تواند با اصطلاح های گوناگون دیگری مانند ادبیات دینی، انقلابی، پایداری، مقاومت و... مشترکاتی داشته باشد.


این نویسنده با تاکید بر این که پرداختن به مناسبت ها در داستان بیشتر در زمینه موضوعی جای می گیرد، اظهار داشت: ادبیات موضوعی زمان مند و مکان مند است، بنا بر این این تفکیک لازم است و همیشه باید دو ضلع را به شکل توامان ببینیم. پرداخت به ادبیات عاشورا به عنوان موضوع، ما را از پرداخت در قالب مضمونی عاشورا بی نیاز نمی نماید. در پرداخت به موضوع عاشورا اگر مراد پرداختن به وقایع تاریخی باشد که در دهم ماه محرم در سال ۶۱ هجری روی داد و وقایعی که پیش و پس ازاین روز اتفاق افتاد، و در رابطه با آنست دو ساحت مشخص قابل تفکیک مطرح است.
پرداختن به ادبیات عاشورا به عنوان موضوع، ما را از پرداختن در قالب مضمونی عاشورا بی نیاز نمی کند
او افزود: این دو حوزه، داستان هایی هستند که تلاش کردند شخصیت های خیالی را وارد این حوزه کنند و داستان هایی که مستند به واقع هستند. به تعبیری در داستان های حوزه عاشورا با طیفی از کار مواجه هستیم که به نسبت نزدیک یا دور بودن آنها از مستندها، شخصیت های تاریخی، زمان و مکان تاریخی قابل درجه بندی هستند.

نوشتن داستان تاریخی دشوار است
شاکری درباره این که چرا نویسندگان گاهی سراغ داستان های تاریخی می روند و گاهی تلاش می کنند مانند تاریخ روز بنویسند، توضیح داد: این دیدگاه دلیلهای گوناگون دارد. یکی بر می گردد به مشکلاتی که در مورد نوشتن داستان های تاریخ بصورت عام و داستان عاشورا بصورت خاص وجود دارد. نوشتن داستان تاریخی نیاز به اشراف و چیرگی نسبی نویسنده به تاریخ، شخصیت ها، مناسبت های تاریخی، فرهنگ، اقتصاد، سیاست و... تاریخی دارد و این نیازمند تحقیق و تجربه است. این الزام، کار را برای نویسنده دشوار می کند. تعدادی از نویسندگان ترجیح می دهند که بر این عرصه وارد نشوند و سختی و دشواری کار را بر خود روا ندارند.
نوشتن داستان تاریخی نیاز به اشراف و چیرگی نسبی نویسنده به تاریخ، شخصیت ها، مناسبت های تاریخی، فرهنگ، اقتصاد، سیاست و... تاریخی دارد و این نیازمند تحقیق و تجربه است
این نویسنده درباره دلیل دیگر دشواری نوشتن داستان های عاشورا بیان کرد: این مساله که اختصاص به موقعیت عاشورا ندارد، پرداختن به شخصیت های قدسی، اولیا الله، معصومین و انبیا است. این حوزه با داستان هایی که درباره معصومین، انبیا و شخصیت های قدسی نوشته می شود اشتراک هایی دارد؛ همین طور در این عرصه دشواری هایی وجود دارد. به شکل خاص این دشواری برای نوشتن در زمینه معصومان بیشتر است، برای اینکه در مبانی دینی شارع مقدس خداوند متعال، عمل فعل و قول معصومان را منشا احکام فقهی قرار داده است. پس همیشه این مراقبت وجود داشته است که ما نمی توانیم چیزی را به معصوم نسبت بدهیم که سند موجهی برای آن وجود نداشته باشد. نمی توانیم برای معصومان حرف و کار بسازیم، برای اینکه داستان نویسی دراین حوزه ناظر بر قول و فعل است.

در ادبیات عاشورایی نمی توان فقط به تولید داستانی نگاه کرد
شاکری درباره چگونگی امکان نوشتن در زمینه ائمه بدون داستان پردازی، اظهار نمود: اگر بخواهیم به قول و فعلی که در مقتل ها و روایت ها آمده است، اکتفا نماییم، دست نویسنده بسیار محدود می شود؛ یعنی باید در محدوده همان منابع روایی داستان بنویسد و اگر بخواهد از محدودیت تجاوز کند، نیاز به پشتوانه محکم فقهی دارد.
به گفته این نویسنده این موارد نویسندگان را سوق می دهد که به این مساله با احتیاط وارد شوند؛ یا چیزی ننویسند یا اگر چیزی می نویسند در محدوده مستندات تاریخی باقی بماند و از آن تجاوز نکند. اما نکته ای موجود است، این مساله صرف عاشورا نیست و اگر نویسنده بخواهد درباره امام علی(ع) یا پیامبر اکرم(ص) بنویسد با همین شکاف ها محدودیت ها و معضلات مواجه می باشد. این عرصه از چند منظر نیازمند ارکانی است. به عبارت دیگر وقتی درباره ادبیات عاشورایی در زمان فعلی سخن گفته می شود نمی توان فقط به تولید داستانی نگاه کرد، برای اینکه تولید داستانی محصول پروسه پیچیده و طولانی مدت است.
نمی توانیم برای معصومان حرف و کار بسازیم، برای اینکه داستان نویسی دراین حوزه ناظر بر قول و فعل است

بررسی چند نمونه از کتاب های عاشورایی
شاکری در بررسی داستان همه نوکرها نوشته محمدرضا حدادپور جهرمی بیان کرد: این کتاب توسط انتشارات معارف انتشار یافته است. نویسنده در این اثر تلاش نموده خودرا از هر گونه قید تاریخی دور کند و با این وجود روایتی از حرکت کاروان حضرت اباعبدالله (ع) از مدینه به مکه و از مکه به کوفه داشته باشد.
این منتقد با اشاره به مقدمه کتاب همه نوکرها اظهار داشت: نویسنده در مقدمه گفته است که تحقیقات تاریخی انجام داده و حدسیات خودرا در بخش هایی وارد کرده است. اشکال هم دقیقا همینجا آغاز می شود. آیا نویسنده مشروع است که حدسیات خودرا درباره معصومان وارد داستان کند یا نه. اشکال دیگر که به این کار وارد است این است که ایشان تلاش نموده وقایع تاریخی را در بستر امروزی و مناسبات امروزی وارد کند، یعنی مفاهیمی مانند نیروهای اطلاعاتی، دولت، حزب و این دست مسائل به این ادبیات وارد شده و این خطای داستانی و تاریخ است. نمی توانیم تعدادی از رخدادهای تاریخی را از ظرف تحقق و ظرفی که در آن واقع شدند بیرون بیاوریم و در ظرف امروزی بریزیم با این روش آن رخداد تاریخی بی معنا می شود و این روند می تواند به تحریف معنایی تاریخ منجر شود.


این منتقد درباره داستان بعد از بیست سال نوشته سلمان کدیور که توسط انتشارات شهرستان ادب انتشار یافته است، بیان کرد: نویسنده در این داستان تلاش نموده با شخصیت تخیلی از زوج جوانی که در شام زندگی می کنند، حلقه ای از شخصیت های تخیلی داستان را رقم بزند که انتهای آن به واقعه عاشورا می رسد.


او افزود: در بحث موضوع های عاشورایی، کتاب نامیرا اثر صادق کرمیار یک نمونه است. نویسنده در نامیرا تلاش نموده با برجسته کردن شخصیت تاریخی فرعی و کمتر شناخته شده به داستان بپردازد. کتاب شماس شامی نوشته مجید قیصری هم توسط نشر افق انتشار یافته است و تلاش نموده با خلق شخصیت خیالی که پیشگام سفیر روم در شام است، او را به عنوان راوی قرار دهد، سفیر روم را برجسته و داستان را خلق کند.


طیفی از داستان های عاشورایی به تاریخ نزدیک و طیفی از آن دور می شوند
شاکری با اعلان اینکه در داستان های عاشورایی طیفی به تاریخ نزدیک و طیفی از آن دور می شوند، افزود: برای این مساله دلیلهای مختلفی وجود دارد. تعدادی از داستان ها به موضوع عاشورا می پردازند، نه موضوع تاریخی عاشورا، یعنی به عاشورا، سنت ها، خرده فرهنگ ها، مراسم، آداب و شیوه هایی که در عاشورا اتفاق می افتد، می پردازند.
این منتقد درباره کتاب شیر نشو نوشته مجید قیصری، توضیح داد: این کتاب مربوط به عاشورا و محرم است اما به مراسم تعزیه خوانی و لوازم آن می پردازد که در روستایی نزدیکی تهران در حال انجام می باشد. این هم از نظر تقسیم های موضوعی در دسته داستان های عاشورایی قرار می گیرد. پس داستان ها یا به لحاظ مضمونی مربوط به عاشورا هستند، که به آنها داستان های عاشورایی گفته می شود؛ گاهی هم موضوعی و مضمونی هستند و این داستان های موضوعی گاه تاریخی هستند و گاه تاریخی نیستند. ممکنست مربوط به زمان روز باشند یا مانند داستان شیر نشو به وقایع امروز بپردازند.


شاکری با بیان این که در داستان شیر نشو، قیصری به خود داستان توجه نکرده است بلکه به برخی از مناسکی که درباره عاشورا وجود دارد، مانند بحث تعزیه خوانی و نقش بازی کردن در تعزیه در یکی از روستاهای اطراف تهران در دهه ۶۰ وارد شده است، افزود: یعنی داستان دقیقا زمانی که جنگ و دفاع مقدس درحال وقوع است، نوشته شده است. وقتی این داستان را می خوانید می بینید بااینکه از محدودیت های تاریخی رها شده و درباره امروز است، اما بنظر می رسد نویسنده به صورتی به مناسک ظاهری یعنی به پوسته عاشورا و غفلت از مغز عاشورا درگیر شده است.
این منتقد ادبی با تاکید بر این که نوعی قشری گرایی غلیظ در کتاب شیر نشو دیده می شود، توضیح داد: یعنی همه هم و غم مردم روستا این است که کسی در پوستین شیر برود، نقش شیر را در تعزیه بازی کند؛ کودکان لباس جنیان را بپوشند و چه کسی چه نقشی بگیرد. این موارد از اصل فرهنگ بصیرت و معارفی که عاشورا آنها را حمل می کند غافل است؛ یعنی نوعی قشری سازی عاشورا مطرح است که به نظرم خطرناکست.
نوعی قشری گرایی غلیظ در کتاب شیر نشو دیده می شود، موارد مطرح شده از اصل فرهنگ بصیرت و معارفی که عاشورا آنها را حمل می کند غافل است؛ یعنی نوعی قشری سازی عاشورا مطرح است که به نظرم خطرناک است
او افزود: همین طور می دانیم در دهه ۶۰ روحیه انقلابی، جهاد، روحیه بصیرت در ایران اسلامی خیلی پررنگ بود. جای تعجب است که قیصری در اثری با عنوان شیر نشو عملا حتی در این دوره هم روحیه ایثار، معنویت و بصیرت را نادیده گرفته است، این هم می تواند به صورتی تحریف عاشورا و فروکاستن و تقلیل عاشورا به مفاهیم قشری و مناسکی که تعدادی از آنها مبنایی ندارند، باشد. این که کسی وارد پوستین شیر شود مبنای تاریخ ندارد و ازاین منظر ممکنست مورد سوال واقع شود.

نوشتن داستان های عاشورایی نیازمند درک درستی از معارف دینی است
شاکری با تاکید بر این که بحث موضوعی ادبیات دینی عاشورا با معضلات و مشکلاتی مواجه می باشد و در عین حال ادبیات عاشورا با توجه به این کاستی ها مورد اقبال قرار می گیرد، اضافه کرد: هنوز فرصت هایی در این عرصه وجود دارد. واقعیت این است که امروز روزگاری است که مردم تشنه روایت ها هستند و اینطور نیست که گمان نماییم سال ها، دهه ها و سده ها درباره عاشورا مرجع، مقتل، منابع و سخنران هایی وجود داشته است. در نتیجه این روایت تکراری نیست.
او با اشاره به اهمیتی که واقعه عاشورا در تاریخ تشییع و اسلام داشته است، افزود: تعداد داستان های بلندی که دراین زمینه نوشته شده اند کم هستند و این نشان میدهد که هنوز هم جا دارد در این عرصه کار شود. علاقه مندان به این حوزه تشنه شنیدن روایت های ناب، جذاب و عمیق هستند؛ تا بتوانند نقش های روایت عاشورا را برای مخاطب پررنگ کنند. در نتیجه ظرفیت های چشم گیری در این عرصه وجود دارد. البته قسمتی از این ظرفیت ها باید توسط تاریخ دانان فعال شود. همین طور به شدت نیازمند این هستیم که مجامع دانشگاهی، حوزوی و مجموعه هایی که پژوهش های تاریخی می کنند و به بخش های ناگفته تاریخ دسترسی دارند، در این عرصه وارد شوند.
این نویسنده افزود: البته مجموعه هایی این کار را انجام می دهند و با اشراف به ضرورت نوشتن داستان های دینی، تاریخی و عاشورایی و اشراف به این که منابع تاریخی ظرفیت های ویژه ای دارند، این هم زیستی، هم فکری و هم صحبتی را در بین داستان ‍نویسان و پژوهشگران تاریخ برقرار کردند.
شاکری با تاکید بر این که نوشتن داستان های عاشورایی علاوه بر هنر داستان نویسی و اطلاع تاریخی نیازمند درک درستی از معارف دینی است، افزود: کسی که درباره عاشورا به عنوان واقعه تاریخی می نویسد باید تا حدودی درباره ضوابط فقه داستان هم باخبر باشد. یعنی داستان نویس به عنوان فرد متشرع باید بداند که چه چیزی را می تواند بنویسد و چه چیزی را نمی تواند. علاوه بر این باید درکی از معارف دینی داشته باشد. کسی نمی تواند درباره امامان داستان بنویسد و امام شناسی نداشته باشد یعنی نداند که امام در فرهنگ و اندیشه شیعی به لحاظ کلامی، روایی و قرآنی چه جایگاهی دارد. این نکته مهمی است که باید جریان‎ های نقد ادبی در این عرصه فعال شوند و پالایش و رصد کنند.



منبع:

1401/05/12
08:41:50
5.0 / 5
530
تگهای خبر: ادبیات , زندگی , طرح , فرهنگ
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۳ بعلاوه ۳
آبی طرح ، گرافیک و طراحی

آبی طرح

گرافیک و طراحی

abitarh.ir - حقوق مادی و معنوی سایت آبی طرح محفوظ است