نگاهی به وضعیت تازه واردها به مناسبت روز معمار

هنر معماری و چالش کارآموزی با طعم بیگاری!

هنر معماری و چالش کارآموزی با طعم بیگاری! به گزارش آبی طرح، سوم اردیبهشت روز معمار است. این روز می تواند بهانه ای شود برای نشستن پای حرف ها و گاه گله های نسل جوانی از هنرمندان معمار؛ آنانی که طی سالهای دهه ۹۰ وارد فضای دانشگاه شدند و اغلب حین گذراندن دوره تحصیلاتشان فضایی نورانی را برای آینده کاری خود مجسم کردند. تصویرسازی ساده انگارانه ای که گاه با ورودشان به فضای کار یا دفاتر معماری معروف فرو می ریزد.


به گزارش آبی طرح به نقل از ایسنا، اغلب دانشجویان در ابتدای مسیر، رؤیایی را در سر می پرورانند. خیالاتی که با گذر زمان از نهالی کوچک به درختچه ای با شاخه های رو به آسمان تبدیل می شود. در این میان اما بخش قابل توجهی از آنان با ورود به فضای کار با موانعی روبه رو می شوند که در بین تصویرسازی های ذهنیشان جایی نداشت. تازه واردان معماری هم در ابتدای مسیرشان با موانع و سختی هایی مواجه می شوند که دور از انتظار است و گاه اگر کفش آهنین به پا نکنند ریشه های درخت رؤیاهایشان خشک می شود.
«مارال» معمار است. سال ۹۳ وارد دانشگاه شده و پس از فارغ التحصیل شدنش، از سال ۹۸-۹۹ به بازار کار معماری وارد شده است. پس از گذراندن دانشگاه در یکی از دوره های معتبر معماری هم شرکت کرده و تلاش داشته تا علاوه بر افزایش دانش و مهارتش، ارتباطاتش را هم در دنیای معماری گسترده کند. وی در دانشگاه هم کار دانشجویی انجام داده اما خودش می گوید که مسیر کار مداوم خود در دنیای معماری را از سال ۹۹ شروع کرده است. او پس از انتهای دوره تحصیلش در سه دفتر معماری فعالیت کرده؛ در یکی از این دفاتر چهار ماه و در دیگری شش ماه حضور داشته است. بعد هم با دفتر معماری دیگری همکاری کرده که در ایران فعال نیست و با معماران جوان ایرانی به صورت دورکاری همکاری می کند، این دفتر از این طریق هزینه های خویش را کمتر می کند. مارال می گوید هم اکنون فعالیت این دفتر هم متوقف شده و تا شروع فعالیت باردیگر آن، او اشیاء اطراحی می کند.
این فارغ التحصیل معماری یکی از اشکالات اصلی جوانان معمار و تازه را کار کشیدن دفاتر معماری از آنها می داند. «به نظر من تازه واردهای بازار معماری اگر پول یا حمایت داشته باشند می توانند برای خود دفتر معماری تاسیس کنند؛ اگر هم حمایتی داشته باشند که به آنها کار معرفی شود میتوانند درآمد داشته باشند، اما اگه آدم نورسیده هیچ کدام از این فاکتور ها را نداشته باشد و بخواهد برای دفتر معماری کار کند، واقعا چندرغاز حقوق می گیرد. من شنیدم که برخی از بچه ها ماهی یک میلیون و ۵۰۰ حقوق گرفتند! در شهر اصفهان هم دفتر معماری را می شناسم که برای ساعت کاری بامداد تا چهار و نیم عصر دو میلیون و ۲۰۰، دو میلیون و ۵۰۰ حقوق می دهد؛ در نهایت اگه بدون یک روز تعطیلی شاید حقوق به سه میلیون هم برسد. من سال ۹۹ در یک دفتر معماری در تهران کار کردم، چون سابقه کار نداشتم اما کارم درست بود و نمی توانستند از آن ایراد بگیرند، به من گفتند ماهی یک میلیون تا یک میلیون و ۲۰۰ به تو پرداخت می نماییم. این مقدار را هم یک ماه پرداخت می کردند و یک ماه نه. این در حالی بود که من از ۹ بامداد تا ۹ شب کار می کردم.»
معماران جوان و تازه کار همچون فارغ التحصیلانی هستند که بعد از خروج از فضای دانشگاه، مشکلاتی بیش از اندازه انتظار را تجربه می کنند. مواردی که میتوان همچون آن به کارآموزی های طولانی مدت آنها در دفاتر معماری، تعلق نگرفتن حقوق و بیمه برای آنها در این دفاتر و... اشاره نمود. معضلاتی که در ابتدای مسیر دست و پایشان را می بندد و کار را برای معماران جوان سخت کرده است.
«مارال» می گوید که تازه واردها اغلب برای به دست آوردن سابقه کار و گاهی هم حضور در دفاتر معماری که اسم و رسم دارند، زیر بار کار زیاد با حقوق ناچیز می روند. او از طرفی به آرزوهای بزرگ نورسیده ها زمان ورود به این عرصه اشاره می کند و عقیده دارد که تصور بعضی بزرگ تر از آن چیزی است که در واقع اتفاق می افتد «شاید آدم اوایل فکر می کند مقرر است که معمار بزرگی شود اما وقتی وارد بازار کار می شود می بیند که خبری نیست.»
به نظر او برخی از دفترهای معماری هم البته زیر نظر آدم های منصفی اداره می شود اما تعداد زیادی از دفتر های معماری معروف به اسم کارآموزی از تازه واردها کار می کشند. کاری که زیاد و غیر منصفانه است. او می گوید استادانی هستند که مدتی از تازه واردها به صورت کارآموز استفاده می نمایند اما بعد بدون این که به آنها دستمزدی اندک هم پرداخت کنند اخراجشان می کنند و باردیگر با نورسیده دیگری همین روند را تکرار می کنند. این چرخه به صورت مداوم تکرار می شود و عملا آن دفتر معماری نیروی کار ثابتی ندارد و هزینه ای هم پرداخت نمی کند.
او می گوید که قبل از ورود به بازار کار تصوری از این وضعیت نداشته و پس از ورود به آن متوجه شده که در دفاتر معماری با چنین موقعیت هایی مواجه می شود.
در حالیکه کارآموزی دوره ای برای ارتقاء مهارت های شغلی به حساب می آید و مهارت آموزان را برای ورود به کار آماده می کند، اما به نظر بعضی از معماران جوان، اسم «کارآموزی» در واقع دست آویزی برای برخی از دفاتر معماری و اساتید شده تا از نهایت آنچه که در توان یک نیروی نورسیده است استفاده نمایند. حتی معماران تازه کار به این مورد هم اشاره می کنند که بعضی دفاتر معماری به جز چند نفر، نیروی ثابتی ندارند. از آن جایی که اغلب حقوق بسیار کمی به کارآموزان تعلق می گیرد، تعویض آنها هر چند ماه یکبار صورت می گیرد تا هزینه ها را برای دفاتر معماری کمتر کند.
وجه اشتراک میان گله اغلب تازه کاران معماری نبود چیزی ست که آنها بعنوان حقوق اولیه خود از آن یاد می کنند. حقوقی که آنقدر به آنان تعلق نگرفته که سبب شده بعضی از اساتید معماری به این روند مانند یک امر عادی نگاه کنند.
«مسعود» هم معمار است. او می گوید که از هنرستان وارد دنیای معماری و سال ۹۹ از دانشگاه فارغ التحصیل شده است. او کار را به صورت آزاد در حوزه طراحی داخلی را به ورود به دفاتر معماری ترجیح داده و حالا خودش پروژه میگیرد. او البته شرایط کار بعنوان یک فریلنسر را هم کمی سخت می داند و می گوید که چالش هایی پیش روی او بوده است.
«مسعود» می گوید «من چه در هنرستان، چه در کاردانی و چه در کارشناسی کارآموزی گذراندم. باید در این واحدها در دفاتر معماری کار کرد. این هم یک نوع کار کردن بدون حقوق است. زمانی که درس کسی تمام می شود بطور قطع آموخته هایی دارد که فارغ التحصیل شده است. با این وجود منطقی است که یک نورسیده مدتی را کارآموزی کند، اما این که گاه شش ماه تا یکسال این کارآموزی بدون حقوق و بیمه ادامه پیدا کند شبیه به بیگاری می شود. خیلی از کسانی که وارد دفاتر معماری می شوند باید خودشان سیستم کارشان را فراهم نمایند و حتی لپ تاب دراختیارشان گذاشته نمی گردد. بعضی وقت ها بچه ها به جهت اینکه در دفاتر معماری کار کنند و تجربه ای کسب کنند یا درآمدی داشته باشند، به هر قیمتی ادامه می دهند. این در شرایطی است که گاهی اولیه ها را برای کار ندارند.»
مسعود به رقابتی که برای کار در دفاتر معماری شناخته شده ایجاد می شود هم اشاره می کند و می گوید «گاهی آنقدر فضا رقابتی می شود که پشت سر هم می زنند و داستان هایی پشت پرده اتفاق می افتد. یا مثلاً باید پارتی بازی کنند و معرف داشته باشند که همه این ها برای تازه واردهای معماری مشکل بوجود می آورد. ورود به چنین فضای رقابتی که مقرر است پس از آن هم بیگاری باشد واقعا غیر قابل تصور است.»
او ضمن اشاره به تجربه یکی از دوستان نزدیکش می گوید «من به یاد دارم که یکی از فارغ التحصیلان معماری، در یکی از موسسه های معماری یک سال زیر دست یکی از اساتید کار کرده بود اما وقتی وارد دفتر همان استاد شد، از او هم خواستند که شش ماه بدون حقوق و بیمه و... کار کند.»
این معمار می گوید که با این شرایط خیلی حاضر نبوده وارد دفاتر معماری شود. او اعتقاد دارد درآمد این کار برای یک نورسیده هم کم است «من فکر می کنم اگر کسی نیاز مالی داشته باشد حاضر است در یک رستوران کار کند اما در زمینه تحصیل خودش کار نکند. در شرکتهای معماری گاهی بچه ها باید شارت کنند. یعنی شب در دفتر بمانند و پروژه را برای وقت تعیین شده برسانند. اما یک نورسیده معمولاً نه تنها حقوق نمی گیرد و بیمه هم نیست، که بابت این شب ماندن ها و شارت کردن ها و اضافه کاری ها هم هزینه ای دریافت نمی کند.»
خیلی از فارغ التحصیلان رشته معماری گله های مشابهی از دفاتر معماری دارند. از نبود حقوق یا پرداختی های بسیار پایین، تا نبود و بیمه و اضافه کار و حتی امکاناتی که نیاز اولیه کار یک معمار است. آنها می گویند که در خیلی از موارد برخی استادان معماری و معماران معروف از این طریق سنگ های بزرگی را در راه آنها قرار می دهند.




منبع:

1402/02/05
11:37:27
5.0 / 5
445
تگهای خبر: استاد , بیمه , تحصیل , تصویر
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۶ بعلاوه ۳
آبی طرح ، گرافیک و طراحی

آبی طرح

گرافیک و طراحی

abitarh.ir - حقوق مادی و معنوی سایت آبی طرح محفوظ است