لطمه شناسی انحلال شعب استانی انجمن موسیقی ایران در یک نشست

لطمه شناسی انحلال شعب استانی انجمن موسیقی ایران در یک نشست آبی طرح: در جلسه آنلاینی که برخی از فعالان حوزه موسیقی در آن حضور داشتند به اثرات ثانویه حذف شعب استانی انجمن های موسیقی ایران پرداخته شد.


به گزارش آبی طرح به نقل از ایسنا، در جلسه ای که توسط "دیدبان موسیقی ایران" با حضور افرادی چون کیوان فرزین (موسیقی دان و منتقد موسیقی)، علی مغازه ای (پژوهشگر موسیقی اقوام)، سورج یاسایی (رییس سابق انجمن موسیقی کرمان)، جواد غلامی (رییس انجمن موسیقی قزوین)، فرشید ذاکری (عضو سابق هیات مدیره انجمن موسیقی فارس)، شهرام صارمی (رییس سابق انجمن موسیقی تهران)، ابراهیم بذرافکن (رییس انجمن موسیقی فارس)، هوشنگ جاوید (پژوهشگر موسیقی اقوام)، بابک رضایی (مدیرعامل اسبق انجمن موسیقی ایران)، امین هنرجو (موسیقیدان) و علی اصغر شعردوست (مدیر اسبق انتشارات سروش) انجام شد به تبعات انحلال شعب استانی انجمن موسیقی ایران پرداخته شد.

کیوان فرزین در ابتدای این جلسه اظهار نمود: از حدود دو سال پیش طرحی در وزارت فرهنگ عنوان شد که تمام انجمن های هنری در هم ادغام شوند که همان زمان با اعتراض حوزه های مرتبط مواجه گردید و در ادامه مسکوت ماند. مدتی پس از طرف ارشاد بحث جدیدی عنوان شد که طبق آن شعب انجمن های هنری و همچون انجمن موسیقی غیرقانونی عنوان شدند که باید با یک سری موسسات فرهنگی هنری جایگزین شوند. در همین راستا هم اساسنامه ای برای آن موسسات جدید مورد تهیه و بعد از مدتی با اعمال تغییراتی در پاییز ۹۹ از طرف معاونت امور هنری و بدون طرح و تصویب در هیات امنای انجمن ها به آنها ابلاغ گردید تا نسبت به اعلام آن به شعب خود اقدام نمایند. این طرح هم بواسطه محتوا و هم ایرادات اساسنامه موجود هم در خود انجمن موسیقی و هم در شعب و استانها با اعتراض های گسترده ای مواجه گردید تا جایی که به استعفای مدیرعامل وقت انجمن نیز انجامید و می دانیم تا ماه های ابتدایی سال جاری حتی یک استان نیز نسبت به ثبت این موسسات اقدامی نکرده بود.

حذف انجمن های موسیقی با اعمال تهدید

او افزود: گویا با نزدیک شدن به انتها کار دولت، عزم ارشاد بر این قرار گرفته که در همین روزهای باقی مانده طرحش را به سرانجام برساند. چیزی که در چند وقت اخیر از استانهای مختلف شنیده می شود این است که مدیرعامل جدید انجمن، دفتر موسیقی و معاونت هنری از طرق مختلف شامل فشار بر روسا و هیات مدیره شعب، مدیران کل و معاونین هنری استانها و راه های دیگری چون تهدید به قطع حمایت ها و... فشارهایی را به انجمن ها وارد آورده اند تا حتما موسسات جایگزین زودتر در استانها ثبت و معرفی شود که علت یابی، لطمه شناسی و بررسی تبعات این مبادرت به سبب اهمیت آن و تاثیر مهمی که بر وضعیت موسیقی کشور به ویژه هنرمندان و گروه های بومی و نواحی در استانها می تواند داشته باشد موضوع بحث این جلسه تعیین شده است.

گویا آرای کارشناسان اثری در تصمیمات وزارت فرهنگ ندارد

علی مغازه ای با اشاره به اینکه در مواردی که با جامعه و زندگی خیلی از مردم مرتبط می باشد همه چیز باید حساب شده صورت گیرد، اظهار نمود: باتوجه به یکسری از اتفاقاتی که در نظام اداری حداقل وزارت ارشاد افتاده و می افتد گویا انتقادات و آرای کارشناسان آن حوزه در تصمیماتشان جایگاهی ندارد. ما می بینیم که در وزارت ارشاد تصمیماتی گرفته می شود که بر طبق یک رویکرد مشخصی گرفته شده است. بطورمثال رویکرد این است که بودجه وزارت ارشاد ساماندهی شود؛ بعد کسی می آید و در این راستا طرحی می دهد که ۱۰ درصد از کنسرت ها را برگزار نماییم و بدهیم در زیرساخت مناطق محروم مصرف شود. نکاتی را مطرح می کنند و تبدیلش می کنند به رویه قانونی و به آسانی هم می برند به مصوبه و اجرا می کنند تا بدون اشراف و کار کارشناسی تمام صدر تا ذیل ساختار موسیقی و آن نظام موسیقایی ایران که حداقل در دوران متاخر مبتنی بر یک عقبه و پیشینه دویست ساله است را یک شبه اصلاح کنند یا تغییرش بدهند.
او افزود: در این بحث افرادی مثل من یا آقای جاوید یا دیگرانی که در زمینه موسیقی اقوام فعالیت داریم به عینه می بینیم که چه تلفات، تبعات و آفت هایی را در نظام موسیقایی منطقه ایجاد خواهدنمود. شما الان آمده اید انجمن موسیقی را که در سی سال قبل ساختارمند و دارای یک شبکه مویرگی در سراسر کشور شده را جمع می کنید، چه می خواهید جایش بگذارید؟ یک شرکتی را می خواهید بگذارید که این مقرر است در موسیقی منطقه فعالیت کند خب واضح است موسسان آن و خود ادارات ارشاد چهار تا رفیقشان را می آورند بقیه را اصلا به حساب نمی آورند.

قول هایی که اشکال داشتند

سورج یاسایی هم بیان کرد: سال قبل زمانی که یک باره اعلام نمودند که تغییر ساختاری مقرر است اتفاق بیفتد و باید شما شرکت هایی را ثبت کنید، ما و دوستان همکار از ادارات کل جویا شدیم که موضوع از چه قراری هست و دیدیم که اصلا ادارات کل هم در جریان نیستند. با تهران صحبت کردیم که آن تغییری که شما می گویید چرا باید بشود و بر طبق چه اساسنامه ای؟ که پس از مدتی یک اساسنامه ابتدایی فرستادند. ظرف دو سه ماه که در این بین آقای ثابت نیا هم تشریف بردند و مدیرعامل جدید آمدند ابتدا استانها و مدیران کل اکثرا مدعی شدند که چطور ما اطلاع نداریم که یک جلساتی را با مدیرکل ها گذاشتند، بعد کم کم مشکلاتی در اساسنامه پیدا شد و آنرا چندبار اصلاح کردند. این ها در ادامه موجب شد یک سری مسائل را در رسانه ها اعلام کردم و دفتر موسیقی پاسخی به من داد که شبیه همان مواردی بود که به قول آقای مغازه ای بندهای قانونی را ریخته بودند روی میز و یک چیزهایی در آورده بودند و اتفاقا در همان موارد هم خیلی اشکال داشت.

هنرمندان نواحی بیشتر لطمه دیدند

یاسایی افزود: ما بواسطه این که سیزده دوره جشنواره نواحی را در کرمان برگزار کرده ایم ارتباط زیادی با هنرمندان نواحی همه کشور داریم که هم پیگیر جشنواره هستند و گاهی تنها برای درد و دل تماس می گیرند. حالا بواسطه کرونا بزرگترین لطمه را هنرمندان نواحی خورده اند. هنرمندی که فقط در مراسم ها ساز می زده و زندگی اش را می چرخانده حالا برای گذران روزمره خودش درمانده است. با اهمیت ترین مساله ما در انجمن کرمان این بود که چطور می توانیم کاری نماییم و قدمی برایشان برداریم که یک باره با فشار بی امانی که باید ظرف دو ماه موسسه را ثبت نماییم و تازه بعد عضوگیری، شهرستان ها انتخابات کنند، نماینده شهرستان به استان بیاید، آنجا مجمع عمومی تشکیل گردد، باردیگر انتخابات برگزار کنند و... مواجه شدیم.

او بیان کرد: این اواخر برای ثبت، فشار زیادی به ما وارد شد و در نهایت دو هفته پیش به صراحت گفتند که اگر این موسسه شکل نگیرد خبری از حمایت نخواهد بود. هرچند بعدش گفتند به این شکل صحبت نکرده اند. ولی در هر حال مهم این است که انجمن موسیقی کرمان در طول سه سال قبل دو رویداد ملی را برگزار کرده، به اضافه این که تا قبل از کرونا در ظرف یک سال سه رویداد فصلی هم برگزار کرده ایم. بلافاصله پس از کرونا یک جشنواره هفتگی اینستاگرامی و این در حالیست که همه حمایتی که با عنوان توانمندسازی انجمن های فرهنگی هنری به ما پرداخت شده در سه سال قبل ۱۰ میلیون تومان بوده است؛ یعنی جایزه آن مسابقه اینستاگرامی ما در یک هفته یا حقوق سالانه منشی انجمن بیشتر از این مقدار بوده است. با این وضعیت وقتی می گویند دیگر حمایت نمی کنند برای من که با کمک دوستان هیئت مدیره صورتمان را با سیلی سرخ نگه داشته ایم خنده دار است. همه فکر می کنند انجمن ها سالی ۲۰۰ میلیون تومان کمک می گیرند. نهایتاً متاسفانه آنقدر فشارها و اینطور رفتارها زیاد شد که احساس کردم با ماندنم به خود توهین می کنم. این شد که تصمیم به استعفا گرفتم.

فشارها به انجمن موسیقی قزوین چگونه بود؟

جواد غلامی اظهار نمود: در قزوین هم فکر می کنم اوایل زمستان بدون هیچ مقدمه ای یک نامه از انجمن موسیقی ایران دادند و گفتند باید موسسه ثبت نماییم. بعدتر اساسنامه ناقصی به ما تحویل دادند و گفتند بروید بخوانید و انجام دهید. ما با پیگیری هایی که کردیم به این نتیجه رسیدیم که این طرح اساسا همانطور که گفته شد قبلا مطرح شده و هیچ کدام از روسای انجمن یا اکثریت به اتفاق موافق نبودند و مسکوت مانده و حالا باردیگر می خواهند که اجرائی شود. نگاه اول هیئت مدیره ما اول اینطور بود که می خندیدیم که چطور ممکنست انجمن مرکز یا وزارتخانه یک کشور بیاید و همچین اساسنامه ای بنویسد و چنین طرحی پیاده کند؟ بر همین مبنا یک سری ایراداتی را که بر اساسنامه وارد بود نوشتیم و خدمت آقای ثابت نیا مدیرعامل انجمن و آقای اسماعیلی مدیرکل قزوین ارسال کردیم و گفتیم که ما مخالف هستیم. در گروه واتس اپی مدیران شعب هم این بحث را مطرح کردیم و بسیاری از دوستان هم مخالفت کردند و بحث جدی شد و وقتی از آقای ثابت نیا پیگیر شدیم ایشان فرمودند که مسائلی هست که ما نمی توانیم اینجا عنوان نماییم. یک مدتی این طرح با مقاومت مواجه گردید و آقای ثابت نیا هم مقاومت کردند و این مساله به استغفای ایشان کشید. مدتی مسکوت بود و خیلی پیگیری نشد. آقای نیکنام هم که آمدند یک نامه زدند و بعد پیگیری نکردند تا این که یک ماه اخیر ناگهان با فشار عجیبی که انگار اگر نشود چه فاجعه ای می خواهد اتفاق بیفتد روبه رو شده ایم.

خودتان آقای خودتان می شوید

او افزود: در شروع ارائه این طرح نخستین مطلبی که عنوان کردند این بود که با این طرح مستقل می شویم، انتخابات برگزار می نماییم، تصمیم گیری می نماییم، خودمان آقای خودمان می شویم و دیگر نیازی نیست این حسابرسی ها را به انجمن موسیقی ایران بدهیم. روی مساله انتخابات خیلی تاکید می کردند که بطورمثال ما را در منگنه قرار دهند که اگر مخالفت نماییم این مسئله را به افکار عمومی می رسانیم که اینها درواقع برای منفعت خودشان است؛ چون می خواهند خودشان اینجا باشند مخالفند. در صورتیکه چند سال پیش یک سری از هنرمندان پیشکسوت قزوین آمدند، درخواستی دادند و یک دوره هم هیئت مدیره انجمن قزوین را بصورت انتخاباتی برگزار کردند تا آن دوره ای که سامانه بامک و انتخابات بوسیله آن عنوان شد که شاید هم اگر به سرانجامی می رسید خوب بود، ما هم خیلی حمایت کردیم. اما همان سامانه ناقص بامک و وعده برگزاری انتخابات سراسری بهانه ای شد برای کسانی که دوست داشتند مهره های خودشان باشند تا همین را دست آویز قرار دهند که چون بامک مقرر است به زودی این کار را انجام دهد پس فعلا ما خودمان اعضای هیات مدیره را اعلام می نماییم تا ببینیم چه می شود و انتخابات را منحل کردند. در صورتیکه در بخشنامه تشکیل شعب انجمن دقیقا آمده که هیات مدیره شعب باید برمبنای خرد جمعی و یک توافق جمعی که در این حالتش هم همان انتخابات آزاد است تعیین شوند.
غلامی افزود: متاسفانه عملکرد هیچ کدام از مدیران سطح بالا، پس از دوران کاری یا در دوران کاری خودشان بررسی نمی گردد و بابت کارهایی که به اشتباه انجام داده اند بازخواست نمی شوند. این یک امنیت و آرامش خاطری برای مدیران ما به وجود آورده که می گویند خب اگر هم که نشد که دیگر به من ربطی ندارد من پس از یک مدتی رفته ام و در یک پست و سمت دیگری هستم و کسی یقه من را نخواهد گرفت. خیلی هایشان هم دنبال جمع کردن رزومه برای پست بعدیشان هستند.

انجمن ها جای چه کسی را تنگ کرده اند؟

فرشید ذاکری بیان کرد: در موضوع بحث ابتدا باید دید چرا باید انجمن ها تعطیل شود و جای چه چیزی را تنگ کرده اند؟ در جامعه ما متاسفانه وقتی یک جایی قدرت می گیرد یا جایی ضعیف می شود باید ببینیم پشت پرده چه می گذرد؟ در دوره پیشین که عضو هیئت مدیره انجمن فارس بودم، تا جایی که می دانم ارشاد پیش نویس اساسنامه را جهت بررسی به ادارات کل فرستاده بود ولی اداره بواسطه اختلافاتی که در آن دوره با ما داشت به انجمن تحویل نداد و این پیش نویس از جانب انجمن تئاتر به دست ما رسید. باید بگویم اتفاقی که در اساسنامه جدید بعنوان انتخابات آمده در استان فارس رخ داده است. دو دوره انتخابات انجام شد که حدودا به همین سیستمی بود که در اساسنامه مورد بحث گفته شده؛ هر شهرستانی خودش انتخابات برگزار می کرد و یک نماینده داشت و در شیراز هم این انتخابات برگزار می شد و نمایندگانی هم از شیراز می آمدند بعنوان شورای موسیقی استان که این شورا رئیس انجمن را انتخاب می کرد.

او افزود: ما اگر هنرمند یا صاحب نظریم و بعنوان هیات مدیره یا رئیس حکمی برایمان زده می شود نشانه این نیست که باید برده و مطیع آنجا باشیم. در انجمن فارس مدیران اداره به ما می گفتند: "چون شما را معرفی کرده ایم و حکمتان را زده ایم باید مطیع اداره باشید!" در صورتیکه در یک سیستم سالم این هنرمندان و متخصصین هستند که به ادارات و مدیران افتخار می دهند و اتفاقا آنها در مسائل تخصصی موسیقی باید به نظرات کارشناسان اولویت دهند. آن هم اداره ای که حتا یک کارشناس موسیقی ندارد و به اعضای انجمنش یک ریال حق جلسه یا حقوق هم نمی دهد. حالا هم در این تغییرات به نظر می آید دنبال سیستم و شرکتی هستند که بی هیچ پشتوانه ای مطیع ارشاد و ادارات کل باشد چون وقتی که ما تحت فشار قرار می گرفتیم به انجمن ایران مراجعه می کردیم و رییسی مثل آقای ثابت نیا از ما حمایت کرد که اگر در آن دوره جشنواره های بزرگ برگزار شد، یک دلیل مهمش وجود همین حمایت معنوی انجمن بود وگرنه اداره ارشاد استان که سریع ما را جمع می کرد و تمام می شد و می رفت.

انجمن موسیقی زمانی قدرت داشت

شهرام صارمی اظهار داشت: با نگاهی به عقب تر می بینید دوره ای بود که انجمن قدرتی داشت و بطورمثال تمام کنسرت هایی که قصد برگزاری داشت بوسیله انجمن برگزار می شد. درخواست ها به انجمن منتقل می شد و شورای موسیقی کنسرت ها را درجه بندی و به نسبت آن سالن ها را هم تعیین می کرد. اما حدودا از دو دهه پیش کم کم قدرت انجمن را سلب کردند. حالا اتفاق انحلال شعب انجمن در امتداد همان سلب قدرت انجمن موسیقی و آخرین تیر ترکش است و مثل تمام کارهای دیگری که در ارتباط با موسیقی اتفاق می افتد کاملا با تعجیل، بدون فکر و بدون گرفتن نظر کارشناسی بوده، حتی بدون یک جلسه با روسای انجمن یا هیئت مدیره انجمن ها که طرحشان را توضیح دهند و بگویند چرا و به چه دلیل می خواهند شعب را منحل کنند و اگر مشکل و یا نقصی هست راه حل پیدا کنند.

او افزود: اینجاست که باید گفت با انحلال شعب استانی، راه اندازی موسسات فرهنگی هنری که بخواهند در هر استان کار انجمن را انجام دهند کاملا توجیه و پوششی است برای آن ضربه مهلکی که خودشان هم می دانند بر پیکر موسیقی استانها خواهد خورد. خود انجمن ها در استانها چه ارتباطی با ادارات ارشاد داشتند که حالا این موسسات بخواهند چه ارتباطی داشته باشند و در این راه خدا می داند چه فاجعه هایی اتفاق می افتد. بحث بودجه انجمن های موسیقی استانها کاملا باید از ادارات کل استان پرداخت گردد و انجمن موسیقی مرکز در این خصوص چه بصورت سخت افزاری و چه بصورت نرم افزاری مسئولیتی نداشته باشد. در حقیقت اداره کل باید از انجمنش حمایت می کرده همانطور که در ارتباط با موسیقی، شعب انجمن بازوی اجرائی ادارات هم هستند. اما ما می دانیم اینطور نیست و حتی در همین استان تهران هم ما کلی مشکل داشتیم، تازه اینجا معاون هنری، آقای اسماعیلی بود که حمایت کامل از ما داشت ولی در طول دو دوره ای که من رسما مسئولیت انجمن استان تهران را داشتم هر سال یک بودجه داشتیم حدود ده میلیون و حدودا هر کاری که می کردیم هزینه ها را از ارتباط های خودمان حل و فصل می کردیم.

صارمی اشاره کرد: درواقع تعطیلی شعب جزو یکی از ناکارآمدترین اقداماتی است که وزارت ارشاد و بخصوص معاونت هنری و مرکز موسیقی با همین تعجیل و سرعت برمبنای یک اساسنامه ای که همه اقرار دارند ده ها اشکال دارد به پیش می برند. در این اتفاق مطمئنم که موسیقی استانها لطمه بسیار شدیدی خواهد خورد که بخش اعظم آن در همین لحظه کوتاه مدت دیده نمی گردد و طی سالهای آینده لطمات و تبعات آنرا شاهد خواهیم بود.

برای ارشاد بحث اقتصادی مهم تر از هنر است

هوشنگ جاوید بیان کرد: عنوانی که انتخاب شده بررسی تبعات انحلال شعب استانی است اما من تابحال بیشتر مشکلات را شنیدم. فکر کنم شهرام صارمی گفتند کاری که انجام می شود بدون فکر انجام شده در حالی که من معتقدم این کارها اتفاقا مشخص است کاملا با فکر و برنامه انجام شده، به علت این که گویا بحث اقتصادی برای ارشاد مهم تر از بحث هنر هست و از همان زمانی که مساله اقتصاد هنر عنوان شد این گرفتاری سراغ انجمن های موسیقی آمد. یادتان باشد دو دوره پیش از مدیریت آقای ثابت نیا یک اتفاقی در انجمن ها افتاد و یک بخشنامه ای تهیه شد با یک سری دستورالعمل های سختگیرانه که بطورمثال انجمن ها اجازه ندارند کنسرت بدهند یا محدودیت هایی برای عقد قرارداد گذاشته شد و از این دست مسائل و معلوم بود که در دوره های قبل یک کارهایی شده بود که اینها آمدند بطورمثال از این راه جلویش را بگیرند.
او افزود: انجمن موسیقی فلسفه پدید آمدنش این بود که برای بزرگان موسیقی یک پاتوق درست کنند که آنجا رفت و آمد کنند و این موجب شود تا با جلب اعتماد و همکاری ایشان تحولی در موسیقی ایران صورت بگیرد. کم کم به این فکر افتادند که از انجمن موسیقی و انرژی و پتانسیلی که از گرد آمدن استادان موسیقی پدید آمده استفاده هایی هم کنند، اما بعدا این قضیه بطور کلی فراموش شد و بیشتر به جنبه های مالی فکر کردند و قراردادها را هم به انجمن موسیقی سپردند. به مرور این قراردادها خودش گرفتار مشکل شد و خیلی جالب بود که در دوره هایی اینها قراردادهای سفید مبلغ گذاشته بودند جلوی هنرمندان برای امضا که بعدها مسائلی پیش آمد و یک عده آنجا مورد بازرسی قرار گرفتند و به خاطر همین اتفاقاتی که افتاده بود یک بازبینی اقتصادی روی قضیه کردند. بعد آمدند و دیدند که انجمن های موسیقی می توانند درآمدزایی خوبی داشته باشند که کمکی برای ادارات هم باشد و باز باردیگر دستورالعمل ها عوض شد.

جاوید افزود: حالا هم که این اتفاق می افتد معلوم است که با فکر این کار را کرده اند و آنگونه که پیداست می خواهند از انجمن های موسیقی مثل موسساتی که بیرون به وجود آمده و درآمدزایی های جانانه ای هم دارند استفاده کنند؛ به این صورت که دستوری موضوعات را از بالا به آنها بدهند و کارهایی بخواهند و هم آن درآمد ویژه را کسب کنند. یعنی کاملا اقتصاد برایشان مطرح است و اصلا بحث هنر نیست که بخواهند از این طریق هنر موسیقی ایران یا موسیقی نواحی را ارتقا بدهند. همانطور که اینها جشنواره موسیقی جوان را هم نمی خواهند، چون موسیقی جوان درآمدزایی ندارد و بحث، اقتصادیست. بر چیزی که بتواند درآمدهایی حاصل کند پافشاری های عجیب و غریب دارند و اگر در کمیسیون فرهنگی نشد به کمیسیون تلفیق می روند. این نشان میدهد آن کسانی که در مجلس نشسته اند هم از پشت صحنه هنر ایران بطور کلی بی خبرند و نمی دانند که هنرمندان در استانها چه نوع زندگی دارند و فکر می کنند که همه هنرمندان مثل سلبریتی های مرکز زندگی می کنند.

کاش پنهان کاری ها تمام شود

بابک رضایی اظهار داشت: امیدوارم در آستانه تشکیل دولت جدید شرایط به سمتی برود که بشود مسائل و مشکلات موسیقی را تا یک حدی از این شرایط پنهان کاری و پشت پرده خارج کرد و واقعیت هم همین است که مشکلات از همان مباحث پشت پرده شکل می گیرد.
او افزود: سال ۸۵ که من توفیق داشتم و در پست مدیرعاملی انجمن موسیقی ایران قرار گرفتم در ماه های اول بواسطه این که انجمن های هنری را وزارت ارشاد بعنوان حیاط خلوت کارهای مالی خودش در زمینه های مختلف قرار داده بود، صحبت های زیادی درباب انجمن ها بود و بیشتر به دنبال این بودند که در ساختار انجمن ها یک تغییر و تحولاتی ایجاد کنند. انجمن هنرهای تجسمی در بدو امر به انحلال کشیده شد و بعد مشکلات انجمن های هنرهای نمایشی نمودار شد و بحث به سمت تغییر اساسنامه و یک تغییراتی در شاکله کلی انجمن های نمایشی رفت. وقتی که از ما خواستند که در این راه حرکت بنیم توجیه من برای مدیران وقت این بود که انجمن موسیقی ایران تا امروز حدود بیست و دو سال فعالیت نموده و عملا هیچ مشکل قانونی و مساله ای به وجود نیامده است. اعتبارات زیادی انجمن دریافت کرده بود که با امضای ذی حساب وزارتخانه انجام شده بود و با استعلام از ذی حسابی وزارت ارشاد در خصوص بدون اشکال بودن دریافت وجه توانستیم تا حدودی انجمن را از این که در یک مسیر باطل و غلط قرار گیرد دور نماییم.

او افزود: در همان دوره به خاطر این که نقش انجمن را از آن حالت ایستا و فرمانپذیر یا به قولی همان حیاط خلوت خارج نماییم یکی از مبانی که برای من اهمیت داشت احیای شعب انجمن بود که سال ها ظاهرا به آنها توجهی نشده بود یا برایشان برنامه ای وجود نداشت که جلو رفتیم و سمیناری بزرگی هم چند سال بعد با حضور مدیران کل استانها، روسای شعب انجمن، معاونین هنری ادارات کل و معاون هنری وزارت ارشاد و مدیران ارشد وزارتخانه برگزار کردیم و اتفاق های خوبی داشت رقم می خورد و پیش می رفت اما متاسفانه مخالفت های جهت دار و به صورتی ناجوانمردانه با حرکت کلی انجمن موسیقی شکل گرفت که علنا انجمن را از آن مدار و مسیر خودش به صورتی خارج کردند.
بر طبق این گزارش، ایسنا در پی انتشار جریان این جلسه، آمادگی انعکاس نظرات مخالفان و توضیحات افرادی که این انتقادها متوجه عملکرد و تصمیمشان است را دارد.





منبع:

1400/05/14
11:01:19
5.0 / 5
917
تگهای خبر: استاد , اصلاح , اینستاگرام , پیشكسوت
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۱ بعلاوه ۵
آبی طرح ، گرافیک و طراحی

آبی طرح

گرافیک و طراحی

abitarh.ir - حقوق مادی و معنوی سایت آبی طرح محفوظ است