ما کجا و علی(ع) کجا؟

ما کجا و علی(ع) کجا؟ به گزارش آبی طرح چگونه خویش را شیعه و دوستدار امیرمومنان (ع) می دانیم ولی هنوز یک مرتبه سخنان و سفارش های آن حضرت را در نهج البلاغه نخوانده ایم؟ چگونه ادعای پیروی از سیره ابوتراب را داریم ولی حتی نمی دانیم وصیت های آن حضرت چیست، چه رسد به اینکه عمل کننده به این وصیت ها باشیم؟


گاهی که این سوال ها در نشست های خصوصی یا عمومی مطرح می شود، برخی برای فرار از پاسخگویی یا بهتر بگوییم فرار از عذاب وجدان می گویند ما کجا و علی کجا! یا این گونه بیان می کنند که علی در عرش است و ما در فرش. بیایید یک مرتبه هم که شده خودمان را بر حضرت عرضه نماییم و ببینیم چند مرحله حلاجیم. امیرمومنان فرمود من یمت یرنی؛ هر کسی بمیرد مرا می بیند. برای آن روزی که با حضرت روبرو شویم چه پاسخی داریم.
یک بار دیگر وصیت های مرد عدالت را که در چنین روزهایی در بستر شهادت قرار گرفته بود، مرور نماییم و به خود تلنگری بزنیم که آیا شیعه علی هستیم یا دوستدار او و یا خدای ناکرده مخالف آن حضرت. تفاوتی هم نمی کند، وزیر و وکیل باشیم یا طلبه و استاد دانشگاه، فردی عادی باشیم یا مشهور، کارگر یا کارفرما، فقیر یا ثروتمند. به هر حال هر کس به فراخور ارادت خود به آن حضرت، می تواند خویش را ارزیابی کند.
هنگامی که حضرت علی (ع) در بستر شهادت قرار گرفت، خطاب به فرزندش امام حسن(ع) فرمود که این سفارش های من است به هر کسی که وصیت نامه به دستش می رسد و بعد از آخر وصیت پیوسته می گفت «لا إله إلاّ اللَّه» تا زمانی که روح مقدسش به ملکوت اعلی پیوست.
حضرت امیر (ع) پیش از شهادت و در آخرین لحظات زندگی خود به امام حسن مجتبی (ع)، اهل بیتش و تمام جهان بشریت سفارش هایی (ع) کردند که در نامه ۴۷ نهج البلاغه آمده است.
آن حضرت بعد از اقرار و شهادت به یگانگی خدا و رسالت پیامبر اکرم (ص) این گونه وصیت کردند: هیچگاه تقوای الهی را از یاد نبرید، کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقی بمانید. همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید و بر مبنای ایمان به خدا متحد باشید و از هم جدا نشوید، همانا از پیغمبر خدا (ص) شنیدم که می فرمود اصلاحِ میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزی که دین را محو و نابود می کند فساد و اختلاف است.
ارحام و خویشاوندان را از یاد نبرید، صله رحم کنید که صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان می کند. خدا را، خدا را! درباره یتیمان، مبادا گرسنه و بی سرپرست بمانند.
خدا را، خدا را! درباره همسایگان خوش رفتاری کنید، پیغمبر آن قدر در مورد همسایه سفارش کرد که ما گمان کردیم می خواهد آنها را در ارث شریک کند.
از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره قرآن، نکند دیگران در عمل به قرآن بر شما پیشی گیرند!
از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره نماز چون که نماز ستون دین شماست.
از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره کعبه، خانه پروردگارتان، مبادا حج تعطیل شود که اگر کعبه خالی بماند و حج متروک شود مهلت داده نخواهید شد و مغلوب دشمنان خواهید شد.
از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره جهاد در راه خدا از مال و جان خود در این راه کوتاهی نکنید.
از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره زکات مال که زکات، آتشِ خشمِ الهی را خاموش می کند.
از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره صحابه و یاران پیغمبرتان. چونکه رسول خدا (ص) درباره آنان سفارش کرده است.
از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره فقرا و تهیدستان. آنها را در زندگی خود شریک کنید.
با مردم به خوشی و نیکی رفتار کنید همان طوری که قرآن دستور داده است و به ملامت مردم ترتیب اثر ندهید.
امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آن گاه هر چه نیکان شما دعا کنند دعای آنها مستجاب نخواهد شد.
بر شما باد که بر روابط دوستانه میان خود بیافزایید، به یکدیگر نیکی کنید از کناره گیری از یکدیگر و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید.
کارهای خیر را به مدد یکدیگر انجام دهید و از همکاری در مورد گناهان و چیزهایی که باعث کدورت و دشمنی می شود بپرهیزید.
از خدا بترسید که کیفر خدا شدید است: «واتقوااللَّهَ إنّ اللَّهَ شَدیدُالعِقاب».
خداوند نگهدار شما خاندان باشد و حقوق پیغمبرش را در حق شما حفظ فرماید، حالا با شما وداع می کنم و شما را به خدای بزرگ می سپارم و سلام و رحمتش را بر شما می خوانم.
البته در خطبه ۴۹ نهج البلاغه یکی دیگر از وصایای آن حضرت به مردم بعد از ضربت خوردن آمده است ولی اگر در خانه کس است یک حرف بس است. اما چرا برخی مدعیان شیعه علی ارادات و محبت خویش را فقط در شبهای نوزدهم و بیست و یکم ماه مبارک رمضان به امیرمومنان بیان می کنند و در طول سال خویش را در فرش می بینند و امام المتقین را دست نایافتنی؟ مگر آن حضرت نفرمود شما نمی توانید مثل من باشید ولی با ورع و تلاش به من کمک کنید؟


آیا فرافکنی می کنیم؟
آیت الله ابوالقاسم علیدوست عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره لزوم الگوگیری از آموزه های حضرت امیر (ع) به خبرنگار معارف ایرنا اظهار داشت: این نوع سخنان به شکلی یک فرافکنی است و آنچه مهم بنظر می رسد همسو بودن با آن حضرت است که این امر دست یافتنی است. آیا میتوان اظهار داشت که حضرت علی به سمت مشرق برود و ما به سمت مغرب برویم و آنگاه بگوییم که آن حضرت دست نیافتنی است؟
وی با بیان مثالی اظهار داشت: اگر تلاش نماییم همچون یک کوهنورد که به قله صعود می کند، از کوه بالا برویم هر چند ناتوان از صعود به قله هستیم ولی تا جایی که توان داریم از دامنه کوه بالا می رویم. بنابر این اگر بگوییم دنیا در چشم ما به همان اندازه ای است که در نگاه امیرمومنان (ع) است، امکان دارد این گونه نباشد. چون امکان دارد درجاتی از حب دنیا را داشته باشیم ولی باید تلاش نماییم در آن مسیر گام برداریم که این امر، دست یافتنی است.
علیدوست افزود: کسی که برای رسیدن به یک مقام حاضر است به هر وسیله ای متوسل شود و ماکیاولیسم وار بگوید هدف وسیله را توجیه می کند، با کسی که می گوید در آن مسیر گام برمی دارم و تلاش هم می کنم تا اگر پستی در اختیارم قرار می گیرد، برای خدمت به مردم باشد دو مسئله جداست و این مسئله یعنی خدمت به مردم، یک امر ممکن و وظیفه است و اگر کسی بخواهد ناتوانی خویش را توجیه کند، این مسئله قابل درک است.
وی با اشاره به نامه ۴۵ نهج البلاغه اظهار داشت: حضرت علی (ع) فرمود اگر شما نمی توانید مثل من باشید حداقل با ورع و تلاش به من کمک کنید و در این راه گام بردارید. در واقع معنای ولایت همین است. اگر اینها دست نیافتنی هستند، پس ولایت مفهوم ندارد.
این استاد حوزه اضافه کرد: ولایت با انگاره دست یافتنی بودن، مطرح می شود ولی حالا امکان دارد انسان به آن مرز نرسد با این وجود در آن مسیر گام برمی دارد بخصوص کارکنان و مسؤلان نظام که باید در آن مسیر باشند. امیرمومنان مردم را به معنای واقعی باور داشت و مردم را به گروههای مختلف تقسیم نمی کرد و این دست یافتنی است. حضرت علی (ع) اخلاق را برای اطرافیان مراعات نمی کرد بلکه برای همه درنظر می گرفت و این مسئله هم دست یافتنی است مشروط بر اینکه انسان بخواهد.


بحران شناخت شکلی امیرمومنان(ع)
حجت الاسلام جلال نوری کاخکی اعتقاد دارد کسی که دوستدار علی (ع) است باید به دنبال سیره و رفتار آن حضرت باشد و به صرف برگزاری مراسم و توجه سطحی به حضرت علی (ع) نمی توانیم بگوییم که دوستدار آن حضرت هستیم.
وی به ایرنا اظهار داشت: کسی که دوستدار واقعی علی(ع) است، سیره و رفتار علی را دنبال می کند. نظام اداری ما از منش امیرمومنان دور است و گرفتار آفت رشوه و مسائل دیگر می شود. نظام سیاسی و حزبی ما از رفتار علی(ع) به دور است و بنا بر این گرفتار چالش ها و بحران های سیاسی می شویم.
وی اضافه کرد: در نظام اقتصادی مشکل داریم چون مدیرانی منفعت طلب داریم که فقط به دنبال حقوق های نجومی و سودجویی های آنچنانی و تابعیت های دوگانه هستند و برخی هم از راه فرزندانشان ثروت هایی را از کشور خارج می کنند، چنین رفتاری الگوی مدیران نظام اقتصادی امیرمومنان نیست. وقتی در ساختار مدیریتی ما الگوی مدیریت حضرت علی(ع) هیچ جایگاهی ندارد، نمی توانیم خویش را دوستدار و شیعه آن حضرت بدانیم.
این کارشناس رسانه تصریح کرد: البته چنین افرادی نمی گویند که علی(ع) را دوست ندارند. در واقع همه این افراد امیرمومنان را دوست دارند و در مناسبت های مختلف عرض ارادت می کنند ولی رفتار و سبک تفکر و اندیشه ذهنی آنان مطابق آنچه امیرمومنان گفته، نیست. این مسئله نشان میدهد که ما بحرانی داریم که اولیای دین را از نظر شکلی محبوب می دانیم و به آنها ابراز ارادت و علاقه می نماییم اما در صحنه عمل از سنت آنها دور هستیم. همانگونه که قرآن در جامعه ما حضور فیزیکی دارد ولی حضور محتوایی و عملیاتی ندارد و همانگونه که در حوزه اخلاق همه ما خودمان را متخلق به اخلاق و آداب می دانیم ولی وقتی که شاخصهای اخلاقی در جامعه اسلامی را بررسی نماییم، می بینیم همین جامعه امروز از نظر شاخصهای اخلاقی بسیار تنزل داشته است.
این پژوهشگر مذهبی اضافه کرد: بنا بر این ما از علی (ع) دور هستیم و مقداری دور شده ایم. دنیای فضای مجازی، دنیای تکثر، دنیای رسانه، دنیای دروغ ها، سرگرمی ها، هیجان ها، بازی ها، سلبریتی ها، شهرت طلبی ها و جریان ها مختلف عملا سبب شده که در مسیری قرار بگیریم که از حقیقت دین دور شویم و تنها کسی که می تواند حقیقت دین را به ما ارائه کند، حضرت علی است و شایسته است که علمای ما این رویه و سبک زندگی را جا بیاندازند تا هر کسی می خواهد بگوید من دوستدار علی (ع) هستم، شاخص هایی را برای خود تعریف کند که تا چه اندازه حق مدار بوده و تا چه اندازه برای دفاع از حق از مال و زندگی خود عبور کرده است.


وی اضافه کرد: جامعه حق مدار یک جامعه علوی است. جامعه ای که مطالبه حق می کند و برای حق مبارزه می کند. چنین جامعه ای شیعه علی است و به هر اندازه جامعه از شاخصهای حق مداری دور شود به همان اندازه از جایگاه واقعی امیرمومنان دور شده است؛ هر چند در ظاهر خویش را دوستدار و مشتاق آن حضرت بداند.
رفتار علی (ع) معیاری برای سبک زندگی
برخی دیگر هم نه تنها سفارش های امیرکلام را دست یافتنی می دانند که آنرا معیار و شاخص زندگی هر انسان دوستدار آن حضرت و حتی آزادگان جهان قرار می دهند. حسین ظریف منش مدیرعامل بنیاد بین المللی غدیر اظهار داشت: حضرت امیر(ع)، بلندترین قله فضیلت های انسانی است و باآنکه هیچ انسانی امکان رسیدن به چنین جایگاهی را ندارد اما باید گفت زندگی و رفتار آن حضرت، معیار و شاخصی جهت زندگی هر انسانی است. رفتار و تفکر امیرمومنان(ع) می تواند برای همه شیعیان معیار و الگو باشد، همانگونه که آن حضرت درباره پیامبر اکرم(ص) فرمود «هر گامی که برمی داشتم، جای پای پیامبر می گذاشتم» و حضرت محمد(ص) الگوی امیرمومنان (ع) بود و طبق آیه قرآن رسول خدا(ص) اسوه حسنه برای همه مسلمانان است.
این استاد دانشگاه ادعای برخی افراد در خصوص این که شخصیت بزرگان قابل دسترسی نیستند را با بیان نامه ۴۵ نهج البلاغه رد کرد و اظهار داشت: هرچند رسیدن به قله فضیلت های امیرمومنان(ع) کار ما نیست اما مرحوم علامه محمدحسین طباطبایی دراین زمینه تاکید می کرد که «حضرت علی(ع) بر قله ایستاده و می گوید شما خودتان را به من برسانید». بنا بر این هیچ انسانی قادر نیست در زندگی خود همچون حضرت علی(ع) زهد بورزد، عادلانه رفتار کند، محبت و مردمداری آن حضرت را داشته باشد و همچون ایشان ساده زیست و شجاع باشد اما نکته مهم این است که بتوانیم فاصله خویش را با آن حضرت در اخلاق و رفتار خود کم نماییم و مبنای عمل خویش را سبک زندگی و رفتار آن حضرت قرار دهیم.
مدیرعامل بنیاد غدیر اضافه کرد: بعنوان نمونه هیچ کسی نمی تواند عدالت علوی را در تمام زوایایی که امیرمومنان(ع) رعایت می کردند، اجرا نماید اما این مسئله دلیلی نمی گردد که آنرا رها نماییم. در ادبیات دینی گفته می شود که فلسفه انسان بودن پیامبران و ائمه(ع) این است که آنها را قابل پیروی بدانیم و اگر فرشته بودند، می گفتیم قادر نیستیم اما آنان مانند همه ما با مردم معاشرت داشتند و در اجتماع حضور پیدا می کردند.


ظریف منش با اشاره به لزوم پیروی از سبک زندگی علوی در عرصه های مختلف مانند روابط خانوادگی، تربیت فرزند، رفتار با همسایگان و شیوه های حکومتداری اظهار داشت: امیرمومنان(ع) در وصیتنامه خود به امام حسن(ع) نحوه تربیت فرزند را یادآوری می کند. آن حضرت در این وصیتنامه تجربیات قیمتی زندگی را برای فرزند خود بیان کرده و درس زندگی می دهند و این مسئله ای است که امروز برای خانواده ها بسیار مهم می باشد.
وی از امیرمومنان(ع) بعنوان شاخص و خورشیدی یاد کرد که نشانگر راه سعادت است و افزود: آن حضرت علاوه بر راهنمایی، روش های رسیدن به مقصود را پیش پای ما می گذارند. مثلاً ایشان درباره دوستیابی، هدیه دادن به دیگران، مبحث خودی و غیرخودی، برخورد با دشمن، حفظ کرامت های انسانی و نحوه سلوک با مردم دستورالعمل هایی را عرضه کرده اند.
وی اضافه کرد: برخی از دانشمندان حوزه رفتار اجتماعی فقط رهنمود می دهند و گاهی یک روش کوتاه را سفارش می کنند اما حضرت علی(ع) علاوه بر نگاه کلی در تمام زندگی یعنی انجام هر کاری برای خدا به ابعاد مختلف رفتاری نظر دارند. مثلاً آن حضرت زهد را بیان می کنند اما روش هایی را عرضه می دهند که علاوه بر برخورداری از مواهب دنیایی، به سمت اسراف نرویم و یا در بهره مندی از زندگی با یک رفاه مناسب، به فکر همسایگان خود هم باشیم.
بررسی آموزه های علوی و اجرای آنها در ابعاد فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در این گزارش نمی گنجد و شاید از حوصله خوانندگان خارج باشد ولی به حکم الناس علی دین ملوکهم دراین زمینه گریزی به وظایف مدیران و کارگزاران حکومت اسلامی می زنیم که تا چه اندازه به سفارش های امیرمومنان (ع) عمل شده است.
وظیفه مدیران درحکومت اسلامی
آیت الله کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران هم اظهار داشت: بهترین وسیله تبلیغ اسلام این است که مدیران حکومت اسلامی ضمن خدمت به مردم در عمل نشان دهند که مسلمان و پیرو حضرت علی (ع) هستند. امام صادق (ع) فرمود مردم را با غیر زبانتان به دین دعوت کنید و اضافه کرد: مدیران باید تواضع، اخلاق، مردمداری، ساده زیستی و خدمت به مردم را سرلوحه کار خود قرار دهند.
دبیرکل بنیاد بین المللی غدیر وظیفه مدیران در حکومت اسلامی را در درجه اول خودسازی دانست و اظهار داشت: مدیران ما باید بیدار شوند و بدانند که فرصتی برای آنان پیش آمده تا خدمت کنند و نه اینکه به دنبال منافع مادی خود باشند و در واقع این مسئولیت فرصتی است که خودشان را عرشی کنند و به مردم خدمت کنند.
وی با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب در خصوص اینکه ما جامعه اسلامی و دولت اسلامی نداریم، اظهار داشت: نخستین خصوصیت وجود مبارک حضرت علی (ع) این بود که حکومت را برای حکومت نمی خواستند بلکه آنرا وسیله ای برای رساندن بندگان خدا به مقصد اعلی می دانستند. حکومت امیرمومنان وسیله ای برای اجرای عدالت، رفع تبعیض و بروز استعدادهای طبقه ای بود که فرصت به آنها داده نمی گردد تا خودشان را به استعداد خدادادی برسانند.
صدیقی افزود: حضرت علی حکومت توحید، عدل، پشتیبانی از مظلوم و مقابله با ظالم و همینطور حکومت الفت، مهربانی و ایثار بود و در عمل هم نشان دادند که هم در نهج البلاغه آمده و هم تاریخ شاهد آن است. کما اینکه در نامه ۵۳نهج البلاغه بعنوان منشور حکومتی حضرت به مالک اشتر آمده و گویای این مقاصد است. بنابر این عدل، توحید، اتحاد، مقابله با استکبار و پشتیبانی از ضعفا و مظلومین از شاخصه های راهبردی حکومت آن حضرت بود.
امام جمعه موقت تهران همینطور اظهار داشت: نظام اسلامی ما تحولی بعد از نظام طاغوت بود و یکی از شاخصه های آن وجود یک انسان عادل و آگاه در راس حکومت بود که نصیب ما شده ولی هنوز تا تشکیل حکومت فاصله داریم. یعنی هنوز دولت اسلامی نداریم و تمدن اسلامی شروع شده ولی هنوز فاصله داریم و جامعه اسلامی هنوز محقق نشده است و باتوجه به اینکه نقطه اول شروع شده، امید است همه دیگر نقاط با همت مردم و با جهاد، استقامت، ایثار و گذشت به آنجا برسیم.


حکومت علوی شاخصی برای حکومت اسلامی
حجت الاسلام محمد طهماسبی استاد گروه معارف دانشگاه صنعتی شریف از جنبه سیاسی و حکومتی به سفارش های امیرمومنان اشاره نمود و اظهار داشت: ما باید حکومت خودمان را با حکومت علوی مقایسه نماییم و ببینیم چقدر با آن فاصله داریم و به هر اندازه فاصله داریم، آنرا بعنوان عقب ماندگی حساب نماییم و به سمت جبران عقب ماندگی ها برویم. البته نه در عمل شخصی و نه در عمل حکومتی و اجتماعی نمی توانیم همچون امیرمومنان باشیم ولی مهم این است که جهت ما به سمت آنان باشد. یعنی علی و ائمه را قله در نظر بگیریم و به سمت آنان حرکت نماییم و به سمت عدالت، پارسایی و پاکدامنی مسؤلان و مردمی بودن کارگزاران پیش برویم.
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: تمام خصوصیت های شخصی و حکومتی امیرمومنان ملاک ارزیابی حکومت ماست. یعنی حکومت علوی بعنوان یک حکومت قله مطلوب ملاک است و همواره باید حکومت خویش را با آن مقایسه نماییم و هر تفاوتی وجود دارد قبول نماییم که عقب ماندگی داریم و راضی نباشیم به اینکه تلاشی کرده ایم.
وی اضافه کرد: هر وقت این ملاک ها تغییر کند، یعنی جهت را اشتباه رفته ایم. یعنی اگر شعار عدالت یا ساده زیستی مسؤلان را بخواهیم کنار بگذاریم یا بگوییم حکومت وظیفه ای ندارد که انسان ها را به سمت تقوا و سعادت ابدی پیش ببرد یا مسؤلان از مردم فاصله بگیرند به معنای آن است که جهت را تغییر داده ایم و از آن الگویی که امیرمومنان در ولایت به ما نشان دادند، فاصله گرفته و از آن دور می شویم ولی اگر به سمت آنها جهت گیری کردیم، هر چند فاصله داشته باشیم به معنای آن است که مسیر و جهت ما درست است و امید نزدیک شدن به آن بیشتر است.
نامه ۵۳ نهج البلاغه الگویی برای مدیران
مدیرعامل بنیاد بین المللی غدیر هم حکومت امیر مومنان(ع) را الگویی برای دولتمردان و مسؤلان دانست و اظهار داشت: نامه ۵۳ نهج البلاغه درباره شیوه حکومت داری که به عهدنامه مالک اشتر مشهور است و سایر دستورات حکومتی حضرت علی(ع) به کارگزاران، مجموعه راهنمایی هایی برای مدیران و مسؤلان است.
ظریف منش افزود: عزم جزم مدیران نظام اسلامی برای خدمت به مردم، لزوم عمل کارگزاران در قالب ارزش های اسلامی، اصل بکارگیری مدیریت کاربردی مانند گزینش، ارزشیابی و به خدمت گرفتن همکاران و همینطور نظارت بر عملکرد کارگزاران از اصولی است که بهترین الگو برای مدیران نظام شمرده می شود.
مدیرعامل بنیاد غدیر تصریح کرد: در نظام حکومتی امیرمومنان(ع) رفتار با زیردستان و مردم، رفتار با نظام و حاکمیت و همینطور انجام دادن هر کاری بعنوان یک تکلیف و عبادت تلقی می شود، ازاین رو زمانی که حضرت امیر(ع) شمشیر می زد، آنرا عبادت و برای حاکم کردن ارزش های الهی دانسته و در حکومت داری و برخورد با افراد مختلف هم همین هدف را دنبال می کردند.
وی تصریح کرد: امروز حکومت ما به شدت نیازمند نظارت برای رعایت ارزش ها و قوانین و حوزه مردمسالاری دینی است. چون سیره امیرمومنان(ع) این گونه بود که اگر یکی از کارگزاران پای سفره ای می نشست که دیگران نمی توانستند از آن استفاده کنند، واکنش نشان می داد و ما هم باید در سیستم نظارتی نظام اسلامی همچون آن حضرت بگونه ای عمل نماییم که خویش را شریک دردهای مردم بدانیم.


ظریف منش یکی از آموزه های علوی را شفاف بودن زندگی مدیران و اکتفای آنان به حداقل بهره مندی از منابع مالی و دنیوی دانست و اظهار داشت: در حکومت اسلامی باید آموزه های دینی و علوی مانند مطالبه مردمی، امر به معروف و نهی از منکر، پاسخگویی مسؤلان، شفاف بودن زندگی کارگزاران و اکتفای مدیران به حداقل بهره مندی از منابع مالی و دنیوی در مسئولیت شان حاکم باشد. اگر این آموزه ها حاکم شود یعنی حقوق نجومی باید قطع و خودروی آنچنانی از مدیر گرفته شود.
وی اضافه کرد: امام حسین (ع) فرمود اگر کسی به شما رجوع کرد و نیازی داشت، باید این رجوع را یک نعمت الهی بدانیم و اگر من بعنوان یک مدیر، رجوع کننده ای دارم باید به جای اخم کردن یا گذاشتن چند ایستگاه برای مراجعان بگویم که این یک نعمت الهی است و قدردان آن باشم.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش ایرنا که چرا بعد از ۴۰ سال هنوز آموزه های علوی در جامعه حاکم نشده، گفت: ما برای تبدیل از یک جامعه ای که طاغوت زده بود و هزار و ۴۰۰ سال امکان بروز و ظهور بر مبنای مبانی و موازین خاندان را پیدا نکرده باید یک دوره گذرا داشته باشیم. چون تبدیل جامعه ای که در معرض تهاجم های فکری و فرهنگی مختلف بوده، به یک جامعه علوی نیازمند زمان است.
وی اضافه کرد: در دوران صدر اسلام و در جامعه پیامبر اکرم (ص) که ما قابل مقایسه با آن نیستیم، وقتی رسول خدا (ص) آن جامعه را بنیان می گذارد ما منافقین را می بینیم یا شاهد نارسایی ها و ناکارآمدی ها و بدسلیقگی ها هستیم. پیامبر می خواستند یک جامعه بدوی و جامعه ای را که هیچ بویی از اسلام و انسانیت و معرفت نبرده بود، به یک جامعه اسلامی تبدیل کنند و رسول خدا تکیه بر همه امدادهای الهی داشتند و می توانستند هر اراده ای را محقق کنند اما نمی توان مردم جامعه را اجبار کرد.
ظریف منش با استناد به آیه ۹۳ سوره نحل اظهار داشت: قرآن می فرماید اگر می خواستیم می توانستیم جامعه ای را ایجاد نماییم که همه تابع و همراه و مقید به آن آداب و احکام باشند و رهبر معظم انقلاب هم فرمود فرآیند تحقق هدف های اسلامی یک فرآیند طولانی و البته دشوار است.
وی افزود: همانگونه که رهبر انقلاب چند سال پیش فرمود، انقلاب اسلامی پنج مرحله دارد که شامل انقلاب اسلامی، تشکیل نظام اسلامی، تشکیل دولت اسلامی، تشکیل کشور اسلامی و در نهایت تشکیل دنیای اسلامی است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه البته عملکردها را هم نباید انکار کرد، افزود: همانگونه که رهبر انقلاب تاکید دارند باید دائما مطالبه گری کرد و باید پذیرفت که جامعه ما نسبت به قبل تفاوت های جدی کرده اما فاصله تا حکومت علوی خیلی زیاد است و به نظر من احتیاج به یک موج عظیمی از کار اندیشه ورزی و پژوهشی دارد.
ضرورت تبدیل روایات به نظریه های مدیریتی
ظریف منش افزود: ما به سبب اینکه فرصت نداشتیم، تابحال نتوانسته ایم خیلی از مباحث و آموزه های دینی را از سطح روایات و احادیث به نظریات و نظریه های مدیریتی تبدیل نماییم و بنا بر این در برخی از بحث های حکمرانی ضعف داریم.
وی اضافه کرد: در واقع غرب با یک ادبیات ۳۰۰ ساله که با آزمون و خطا در کشورهای مختلف و درکشور ما هم بارها تکرار شده است و ما اگر بخواهیم بر مبنای آموزه های علوی افراد را تربیت نماییم، گاهی می بینیم که دست ما خالی است. چون به یک موج عظیمی نیاز داریم که حوزه های علمیه، اساتید دانشگاهی و صاحبان اندیشه بتوانند حکمرانی علوی و اسلامی را تدوین کنند. البته کارهای پژوهشی بسیاری دراین زمینه انجام شده ولی بیشتر کارهای پژوهشی جنبه تفسیری دارد نه جنبه تبدیل به دستورالعمل.
وی اضافه کرد: باآنکه این حرکت با زمان کوتاه سازگار نیست اما آن چیزی که مردم و بخصوص جوانان را آزار می دهد این است که گاهی مدیران حداقل ها را رعایت نمی کنند و ما باید در قوانین و نظارت ها و سیاست هایمان این حداقل را اعمال نماییم. حداقل ها مصداق های فراوانی دارد و مثلاً خدمت کردن به مردم یک آموزه علوی است. حضرت علی (ع) برای خدمت به یک خانواده حاضر بود خم شود و آن کودک بر پشت آن حضرت سوار شود یا نان بپزد. امروزه این حرکت را از بعضی مدیران می بینیم و سرمایه اجتماعی ما از این مسؤلان و مدیرانی است که این پیوند را با مردم دارند و باید این پیوندها را ارج نهاد و رسانه ها هم این پیوندها را بعنوان یک ارزش تقویت نمایند و مردم هم مطالبه کنند تا کسی که این حداقل را رعایت نمی کند از چشم مردم بیافتد.


ضرورت شفافیتی همچون صحرا
مصطفی دلشاد تهرانی استاد دانشگاه قرآن و حدیث یکی از شیوه های حکومت داری امیرمومنان را قاعده اصحار دانست با اشاره به نامه ۵۳ نهج البلاغه اظهار داشت: سیستم اداری باید شفاف و هموار همچون صحرا باشد. حضرت علی(ع) در عهدنامه مالک اشتر از قاعده اصحار سخن می گویند یعنی تمام سیستم اداری باید همانند صحرا شفاف باشد و تنها چیزی که کارمندان و کارگزاران نباید از آن اطلاع داشته باشند، اسرار نظامی است.

وی ادامه داد: تمام ضوابط اداری و قوانین باید برای کارمندان مشخص باشد و مردم باید بدانند بر چه اساسی به مدیران و کارگزاران پاداش داده می شود و یا چرا مجازات می شوند و حتی در حکومت اسلامی مردم باید میزان و مبلغ پاداش و ضوابط آنرا بدانند.

این خادم برگزیده نهج البلاغه ظهور هرگونه فساد و تباهی را در سایه پنهان کاری و روابط سایه ای دانست و اظهار داشت: انجام معاملات و قراردادهای صوری و پیوندهای پشت دیوارهای بتنی باید برداشته شود و سیستم اداری باید شیشه ای باشد. البته امکان دارد برخی از اسرار سازمانی جزو مسائلی باشد که همه نباید از آن آگاهی داشته باشند ولی هرگونه خرج و دخل، پاداش و مجازات و همینطور شرایط عزل و نصب باید بر مبنای ضوابط اعلام شده باشد و بنابراین نمی توان کارگزاری را بر مبنای سلیقه عزل و نصب کرد و اگر کسی را بعنوان مدیر نصب می نماییم، همه باید بدانند این عزل یا نصب بر مبنای چه ضوابطی بوده است.

دلشاد تهرانی افزود: بر این اساس اگر یک سازمان و یا وزارت خانه ای بعنوان پاداش مبالغی را به افراد می دهد، لازم است از قبل شرایط موردنظر را اعلام نماید، به شکلی که همه بتوانند از آن اطلاع داشته باشد که بر مبنای کدام عملکرد به کارگزاران پاداش تعلق می گیرد.


1401/02/04
09:43:43
5.0 / 5
515
تگهای خبر: ادبیات , استاد , بنیاد , حقوق
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۸ بعلاوه ۳
آبی طرح ، گرافیک و طراحی

آبی طرح

گرافیک و طراحی

abitarh.ir - حقوق مادی و معنوی سایت آبی طرح محفوظ است