استخوان در گلو و خار در چشم

استخوان در گلو و خار در چشم آبی طرح: من در سایه این گزاره ها (ده گزاره مطرح شده در یادداشت)، به هیچ موفقیت و دست آورد کوتاه مدتی امید ندارم، گفت و گو و همبستگی میان ایران دوستان را گزینه ممکن سازنده برای ساختن راه حل ها می دانم، و به نظرورزی و گفت و گو بر سر طیفی از راه حل ها باور دارم. مهم این است که توان و محدودیت های خودرا در سایه فهم نظری و تجربی عمیق، بدانیم. زمان مناسبی برای عصبانیت یا درماندگی نیست.



این نوشتار درباره ی ایران و آینده آنست. اهتمام کردم گزاره های صریح بنویسم.

یک. میزان انباشت مسائل ایران به حدی است که چشم انداز روشنی برای سیاست و اقتصاد یک یا دو دهه آینده کشور، به سختی متصور است. ایران در چاله های عظیمی (کاهش زیست پذیری محیط زیستی، تحریم، اقتدارگرایی پایدار، عقب ماندگی اقتصادی نسبت به رقبای منطقه ای، حذف نسبی از روابط تجاری در دنیا و...) افتاده است که به آسانی نمی توان از آنها خارج شد. ایران «جامعه مسائل حل نشده» شده است. تلخ کام باید اظهار داشت: ایران، حداقل دو سه دهه ی سخت، انباشته از عدم قطعیت، و ظرفیت بروز مسیرهای بسیار ناخرسندکننده را در پیش دارد.

دو. راهکار از پیش موجودی در دسترس نیست. هر چاره ای، با کنش اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هماهنگ، قابل ساخته شدن است. وضعیت چنان پیچیده است که مقامات کشور، گروههای سیاسی، و نخبگان و تحلیل گران نمی توانند چهار صفحه متن بدون تناقض برای تبیین وضعیت موجود، راهکار ها و مسیر آینده هر چاره ای به سمت توسعه اقتصادی، آزادی و توسعه سیاسی ارایه کنند. بن بست های عملی همه را در بر گرفته است.

سه. هر راهکار کوتاه مدت ساده ای، در وضعیت پیچیده امروز، خام اندیشانه است. این راهکارهای ساده طیفی گسترده از «رأی دادن/تحریم انتخابات»، «مقاومت/سازش» و... را در بر می گیرد. همه راهکار ها، با انبوهی از عدم قطعیت و تناقض مواجهند. این خصیصه ذاتی مسأله های بدخیم ایران امروز است.

چهار. نظام سیاسی ایران امروز، به قول دوگلاس نورث (برنده جایزه نوبل) یک «حکومت طبیعی پایه» با «نظم دسترسی محدود» است. این نظم سیاسی، رانت های قدرت و ثروت را بین اعضای ائتلاف مسلط (متشکل از سیاسیون، نظامیان، روحانیون، فعالان اقتصادی و فرهنگی خودی) توزیع می نماید. (شرح کتاب نورث در این جا) مشارکت سیاسی و اقتصادی در نظم های دسترسی محدود حکومت های طبیعی، در طول تاریخ، به شدت محدودشده است.

پنج. ایرانیان در ۱۲۰ سال پس از مشروطه، برای خروج از نظم دسترسی محدود حکومت طبیعی تلاش نموده و تا به امروز موفقیت ها و شکست های نسبی داشته اند. عصیان، درماندگی و کلافه بودنی که جامعه ایران امروز تجربه می کند، خصیصه ۱۲۰ سال قبل است که گاه اوج داشته و گاه کم وبیش بهتر شده است، اما هیچ گاه به یک «نظم دسترسی باز» نرسیده ایم که در آن همگان برمبنای حقوق شهروندی به حق فعالیت اقتصادی و سیاسی آزاد، دسترسی داشته باشند. راه رسیدن به چنین مطلوبی سنگلاخ است.

شش. مسأله ایران امروز، برساختن راهی در میانه این همه پیچیدگی است. حل بخش مهمی از این پیچیدگی از «ساختن توازنی میان قدرت حکومت و قدرت جامعه، و بیرون آمدن از وضعیت صلح مسلح بین حکومت و جامعه» ممکن می شود.

هفت. گزینه های مختلف – از همراهی بی قید و شرط با حکومت، مذاکره با حکومت، مشارکت مشروط در انتخابات، رأی اعتراضی، تحریم انتخابات، نافرمانی مدنی، سیاست خیابانی تا انقلاب و براندازی – روی میز حکومت و جامعه ایران، و هزینه و فایده هر کدام متفاوت می باشد، امکان پذیری و مطلوبیت متفاوتی هم دارند. هر چه هست، صحنه ایران امروز به آن سادگی نیست که برخی تصویر می کنند. ساده سازان، بیشتر تزویر می کنند.

هشت. هر مسیری در ایران امروز به سمت آینده (که آنرا در دو سه دهه پیش رو، پرنشیب و فراز می دانم) بر اثر تلفیقی از ایده پردازی، گفت و گو، هزینه پرداختن (به اشکال مختلف)، رقابت، منازعه و تا اندازه ای بخت (در سیاست داخلی تا خارجی، تا روندهای اقتصادی و...) ایجاد می شود. ایرانیان با کنشگری های خود به این مسیرها وزن و شکل می دهند. همبسته رقابت-همکاری بین حکومت و جامعه، این راه ها را رقم می زنند.

نه. هیچ کس قادر به پیش بینی آینده نیست و همه دیدگاه ها در راه تاریخ، ارزیابی می شوند. اصل بر گشوده بودن در مقابل واقعیات، استدلال ها، آمادگی برای بازبینی در مواضع، ائتلاف سازی بین دغدغه مندان ایران، آمادگی برای هزینه دادن (از آبروی شخصی تا فراتر از آن) و درس آموزی از تاریخ است.

ده. این گزاره ها به مفهوم «زیستنی استخوان در گلو و خار در چشم» است که فقط به مدد در کنار هم ایستادن و چنگ بر روی هم نکشیدن، می توان امید به روزهای بهتر داشت. خودحق پنداری و تحمل نکردن، تصویر این آینده را تیره تر می سازد.

من در سایه این گزاره ها، به هیچ موفقیت و دست آورد کوتاه مدتی امید ندارم، گفت و گو و همبستگی میان ایران دوستان را گزینه ممکن سازنده برای ساختن راهکار ها می دانم، و به نظرورزی و گفت و گو بر سر طیفی از راه حل ها باور دارم. مهم این است که توان و محدودیت های خودرا در سایه فهم نظری و تجربی عمیق، بدانیم. زمان مناسبی برای عصبانیت یا درماندگی نیست.


216216


1402/11/25
11:18:52
5.0 / 5
237
تگهای خبر: تصویر , حقوق , طرح , فرهنگ
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۵ بعلاوه ۳
آبی طرح ، گرافیک و طراحی

آبی طرح

گرافیک و طراحی

abitarh.ir - حقوق مادی و معنوی سایت آبی طرح محفوظ است