مرمت بناهای تاریخی زیر تیغ بی تدبیری، ۸
بافت تاریخی تهران تا ۱۵ سال آینده قابل شناسایی نخواهد بود!
به گزارش آبی طرح، یک معمار و مرمت گر با انتقاد از ساختار فعلی مرمت در کشور اظهار داشت: وزارت میراث فرهنگی نه بودجه کافی دارد، نه قراردادهای اصولی می بندد، و نه مشاور تخصصی در روند اجرا دارد. اگر این روند ادامه پیدا کند، تا 15 سال آینده حتی قادر به شناسایی بافت تاریخی تهران هم نخواهیم بود.
به گزارش آبی طرح به نقل از ایسنا، بناهای تاریخی، این حافظه های زنده سرزمین، سال هاست که قربانی مرمت هایی شده اند که نه فقط به حفظ و احیای آنها کمکی نکرده، بلکه گاه به تخریب، تغییر هویت و حتی نابودی کامل اثر منتج شده اند، مرمت هایی که بدون حضور استادکاران خبره، بدون مطالعات دقیق تاریخی و بدون مصالح مناسب انجام شده و نتیجه اش چیزی نبوده جز نابودی آنها. این در شرایطی است که کارشناسان، معماران، مرمت گران و حتی مردم محلی، بارها نسبت به نتایج مخرب این نوع مداخلات هشدار داده اند.
در خیلی از پروژه ها، خصوصاً در شهرستان ها و شهرهای دارای بافت تاریخی، نه فقط نظارت اصولی بر روند مرمت وجود ندارد، بلکه تصمیم گیری ها گاه به دست افرادی سپرده می شود که نه تخصص مرمت دارند و نه دغدغه ی هویت تاریخی. پروژه هایی با برچسب «مرمت» شروع می شوند، اما در عمل، خروجی آنها چیزی جز تخریب عناصر اصیل، الحاق سازه های ناهماهنگ، یا تبدیل خانه تاریخی به یک بنای فقط توریستی و بی ریشه نیست.
این وضعیت، بار دیگر این پرسش مهم را پیش روی افکار عمومی و متخصصان قرار می دهد که متولی اصلی مرمت در ایران کجاست و چرا وزارت میراث فرهنگی، با وجود انبوهی از گزارش های انتقادی، تصاویر مستند و صدای اعتراض کارشناسان، بازهم از اصلاح سیاستها و شیوه های اجرائی خود خودداری می کند؟ در چنین شرایطی، ایسنا با نگاهی به وضع موجود، عملکرد دستگاه های مسئول و چالش های ساختاری، این مساله را با کارشناسان حوزه ی مرمت، معماری و حفاظت بناهای تاریخی به گفت و گو گذاشته است.
در امتداد این گفت وگوها، محمدرضا نیکبخت، معمار و مرمتگر، درباره وضعیت مرمت در ایران به ایسنا اظهار داشت: ما در اصل در چند حوزه فعالیت مرمتی داریم؛ یک بخش از فعالیتهای مرمتی تحت نظر وزارتخانه میراث فرهنگی است که طبیعتاً کارشناسان خودش را دارد و کار تخصصی انجام می دهد. این تخصص بیشتر در عرصه مرمت اشیاء است، ولی در مرمت بناها هم فعالیتهایی دارند. منتها ساختارها و نظام های اجرائی که برای وزارتخانه تعریف شده، بیشتر بر پایه قرارداد است و از آنجا که به طور معمول این قراردادها امانی بسته می شود و خود وزارت اجرا می کند، در عمل مشاور مرمتی در این پروسه حضور ندارد یا حضور کمرنگی دارد. در نتیجه، دانش سازمانی نیاز به تقویت جدی دارد و از طرفی، سرمایه گذاری قابل توجهی هم در این عرصه صورت نمی گیرد. در حقیقت قراردادهایی که بسته می شود، قراردادهایی با قیمت پایین و اعتبار کم است و بنابراین کار مرمتی بصورت جدی اتفاق نمی افتد.
نیکبخت اضافه کرد: بخش دوم، مرمت هایی است که توسط بخش خصوصی صورت می گیرد، خصوصاً در شهرهای تاریخی مثل کاشان، یزد، اصفهان، نطنز، حتی در مناطق آذربایجان. در این مناطق، مالکان بناها خودشان اقدام می کنند، تیم می آورند، معمار می آورند و برمبنای دانشی که دارند کار مرمت را انجام می دهند. بعضی وقت ها این بناها ثبت شده هستند و بعضی وقت ها هم خیر، ولی به طور معمول با نگاه بهره برداری و تغییر کاربری، کار مرمت صورت می گیرد. کیفیت این نوع مرمت ها متفاوت می باشد، برخی با حضور معماران سنتی و بدون مشاوره صورت می گیرد، برخی دیگر با طراحی معماران و مشاوره مرمت گران.
این معمار افزود: در مجموع، بخش خصوصی کار مرمت را انجام می دهد و وزارت میراث فرهنگی بیشتر نقش پژوهشی، مطالعاتی یا حفاظتی دارد و به ندرت وارد احیاء یا مرمت اصولی می شود. یعنی به صورتی نقش سلبی پیدا کرده و بیشتر جلوی تخریب را می گیرد، تا جایی که توان دارد، ولی خودش اقدام نمی کند.
نیکبخت با اشاره به اینکه در اصل ساختار فعالیت در عرصه مرمت و احیای بناهای تاریخی در وزارت میراث فرهنگی ساختاری منسجم و برنامه ریزی شده نیست، اظهار نمود: اجازه بدهید مثالی بزنم، در وزارت راه و شهرسازی، قراردادهایی وجود دارد که مبنی بر ضوابط سازمان برنامه وبودجه تعریف شده اند، بطورمثال چه در پروژه های مترو، چه در پروژه های شهری، چه در شهرداری ها یا دیگر نهادها. یعنی یک قاعده مشخص برای قراردادها وجود دارد. اما در وزارت میراث فرهنگی چنین چیزی وجود ندارد، نه دانشی برای تنظیم قراردادها هست، نه کارشناسان متخصص، نه بودجه. آن کسی هم که به عنوان کارفرما می خواهد پروژه ای را به عاقبت برساند، تخصص لازم را ندارد. می تواند یک کار حفاظتی، مطالعاتی یا پژوهشی انجام دهد، اما اگر بخواهد حتی یک امامزاده ساده را مرمت کند، گرفتار ابهام است. در عقد قرارداد هم همین طور؛ یعنی پروژه لطمه شناسی نشده، دقیقاً مثل پزشکی که می خواهد بیمار را عمل کند ولی نمی داند بیماری چیست. بدین سبب بیشتر قراردادها با شکست مواجه می شود. یا مشاور و پیمانکار لطمه می بیند یا خود وزارت نمی تواند پروژه را مدیریت کند.
این مرمتگر اظهار داشت: تجربه ما در پروژه های مرمتی نشان داده است که وزارت میراث فرهنگی، بودجه زیادی برای این کارها ندارد. با عنایت به این که ما هزاران بنای تاریخی در کشور داریم، اگر بخواهند برای هر بنا بودجه ای اختصاص بدهند، بودجه خیلی کمی به هرکدام می رسد. الان رقم ها به طور معمول بالاتر از ۵۰ میلیون تومان نیست. هم اکنون، در عمل فقط مشاوران بخش خصوصی و مالکان هستند که پروژه ها را پیش می برند. بیشتر خانه ها هم به اقامتگاه، رستوران، هتل یا قهوه خانه سنتی تبدیل می شوند. به ندرت پیش می آید که بطورمثال یک کارخانه تاریخی با کاربری صنعتی احیاء شود.
نیکبخت دربار این که در همین فضا، برخی معتقدند که شیوه های واگذاری پروژه ها و محدودیت های اعتباری موجب ایجاد «مافیای مرمت» شده اند و پروژه ها فقط به افراد خاصی داده می شود که چه بسا تخصص لازم را هم ندارند، اظهار نمود: در اصل در هر بخشی که کمی بودجه وجود داشته باشد، عده ای برای هدایت آن به سوی و سویی خاص برنامه ریزی می کنند. متاسفانه، چون ابعاد و جزییات این پروژه ها بیشتر کوچک و کم ارزش تلقی می شود، همان اندک بودجه هم دست خوش سوءاستفاده می شود. به عنوان نمونه، اخیراً در استان مازندران، «برج رسکت» را دیدم که بدون مطالعات تاریخی مرمت شده بود. گنبد رُکِ مربوط به دوره آل بویه را با گنبد نار جایگزین کرده بودند، بدون آنکه مشخص باشد بر چه اساسی و با چه اسنادی چنین تصمیمی گرفته شده است. متاسفانه این فقط یک نمونه موردی نیست. در خیلی از پروژه ها چنین باندها و جریان هایی وجود دارد.
مرمت غیراصولی برج رسکت، مازندران
منبع: abitarh.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب