دو پایتخت به جای انتقال پایتخت تجربه ای از هخامنشی ها

دو پایتخت به جای انتقال پایتخت تجربه ای از هخامنشی ها به گزارش آبی طرح، علیرضا حسن زاده، دانشیار پژوهشگاه میراث فرهنگی، با نقد ایده «انتقال پایتخت» تاکید کرد: ایران در دوره هخامنشی تجربه ای موفق از نظام دو پایتختی داشته است؛ مدلی مبتنی بر تنوع اقلیمی، کارکرد فصلی و مدیریت تمدنی سرزمین که امروز نیز می تواند بدون حذف تهران، بعنوان الگویی میراث محور و پایدار احیا شود.


در حالی که ایده پرهزینه و پرمخاطره انتقال پایتخت باردیگر مطرح شده، علیرضا حسن زاده، مردم شناس و عضو پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، با رجوع به تجربه هخامنشی، از ایده دوپایتختی ایران سخن می گوید؛ الگویی برخاسته از پیشینه تمدنی و منطق میراثی این سرزمین که می کوشد، بدون حذف یا تضعیف جایگاه تاریخی تهران، امکان تعریف مجدد نقش پایتخت ها را در چارچوبی پایدار، نمادین و سازگار با زیست بوم ایران فراهم آورد.
در ادامه مشروح گفت و گوی این پژوهشگر را با ایسنا می خوانید:
شما ایده دو پایتخت شدن ایران را در مقابل ایده انتقال پایتخت مطرح می کنید، چه پشتوانه تاریخی برای ایده شما وجود دارد؟
از دید من، دو پایتخت شدن ایران در دوره باستان و بخصوص در عصر هخامنشی، ریشه ای مدنی ـ تمدنی دارد. این امر بازتاب پذیرش عقلانی تفاوت های فرهنگی، اقلیمی و جغرافیایی در چهارچوب سرزمین واحد و یکپارچه و بزرگ ایران بوده است. این تجربه تاریخی نماد مهمی از اصل و ارزش پیوند با منظر طبیعی و زیست محیطی، اصل چندفرهنگی و همزیستی مسالمت آمیز در امپراتوری ایران باستان در عصر هخامنشی است. عصر هخامنشی یک عصر درخشان در کل تاریخ ایران و پیشگام در طرح مفهوم دولت و مدیریت سرزمینی آن بوده است. عصری که خلاقیت ایرانی را در سطوح فرهنگی، تمدنی و سیاسی در اوج خود نشان میدهد. بر اساس این مدل، همدان به عنوان پایتخت تابستانی و شوش به عنوان پایتخت زمستانی ایران در عصر هخامنشی انتخاب گردید. نوروز و جشن های بهاری و تابستانی آغاز فعالیت پایتخت تابستانی را نشان می دادند و مهرگان یا جشن اعتدال پاییزی نقطه آغاز فعالیت پایتخت زمستانی بود. برخی شواهد اقلیمی و آیینی نشان میدهد که چرخه فصلی رفت وآمد شاه و دربار با نوروز و مهرگان هماهنگی داشته است، هرچند این مورد در منابع کلاسیک به شکل صریح ثبت نشده است.
اینچرخش فصلی در انتخاب پایتخت، نه تنها سودجستن از تنوع اقلیم ایران را ممکن می کرد، بلکه خود اولین شکل تمرکززدایی سیاسی و اداری در تاریخ جهان نیز بود؛ چونکه همدان نماینده مناطق شمال غرب و نیمه شمالی، و شوش نماینده مناطق جنوبی، یعنی شکلی از توازن اقلیمی، فرهنگی و جغرافیایی، بود و با این حال نشان دهنده یک کل یکپارچه بود. از دید من این ایده بعنوان مثال خیلی کارآمدتر از ایده دولت عصر صفوی یعنی رها کردن قزوین و انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت است، چونکه با این تغییر عملاً سرعت رشد پایتخت پیشین یعنی قزوین خیلی کم شد. انگار قزوین رها گردید. ازاین رو مدل Dual capital model / Dual-capital system یا Bi-capital Country یک جایگزین برای ایده انتقال پایتخت است. مدل هخامنشی دقیقا بر اساس مفهوم و مدل امروزین seasonal capitals یا summer capital / winter capital منطبق است. بنابراین، ایرانِ هخامنشی یکی از اولین الگوهای تاریخی «کشور دو پایتختی» در جهان است.
آیا این تجربه در کشورهای دیگر هم دیده می شود و تجربه موفقی بوده است؟
بدیهی است که اجرای دقیق مدل عصر هخامنشی و روزآمد کردن آن در وضعیت امروز به آسانی مقدور نیست اما به گمان من، این مدل به عنوان یک چارچوب تحلیلی و الهام بخش، خیلی مناسب تر از طرح کلی انتقال پایتخت است. چنین مدلی در دنیای کنونی نیز به کار می آید. بطور مثال در آفریقای جنوبی کارکرد پایتخت در سه شهر تقسیم شده است: Pretoria (پایتخت اجرایی)، Cape Town (قوه مقننه)، و Bloemfontein (قوه قضائیه). در Bolivia نیز La Paz محل حکومت و ادارات اجرایی و Sucre پایتخت قانونی و قضایی است. علاوه بر آن، در کشورهایی مانند مالزی (Kuala Lumpur و Putrajaya)، سریلانکا (Colombo و Sri Jayawardenepura Kotte) و چند کشور دیگر نیز توزیع کارکردهای دولتی بین دو یا چند شهر معمول است. البته در بعضی کشورها چون ترکیه رسما «کشور دو پایتختی» نیست اما ترکیه یک وضعیت «de facto dual capital» دارد، یعنی آنکارا عملاً پایتخت رسمی، سیاسی و اداری است و در عوض استانبول، پایتخت فرهنگی، اقتصادی، تاریخی و میراثی و گردشگری این کشور است.
در مطالعات شهرسازی و انسان شناسی شهری، ترکیه در عمل دارای دو مرکز قدرت و دو قطب حکمرانی ـ فرهنگی است، اما از نظر حقوقی و قانونی دو پایتختی نیست. این نوع وضعیت را در ادبیات جامعه شناختی به نام De facto dual capital system یا Functional distribution of capital می شناسند.
بنابراین، ما می توانیم از تجربیات این کشورها بخصوص در امر «تمرکززدایی» و «توزیع متوازن توسعه» الهام بگیریم. مهم این است که قبل از هر تصمیمی، یک «پژوهش میان رشته ای» با مشارکت مردم شناسان، جامعه شناسان، اقتصاددانان، متخصصان محیط زیست، متخصصان آب و منابع طبیعی، انرژی، شهرسازان، برنامه ریزان شهری و متخصصان اقلیم شناسی صورت گیرد تا شهر دوم به شکل یک «شهر زیست محیطی، خلاق و نماد توسعه پایدار» طراحی و تعریف مجدد شود.
درنتیجه، این پیشنهاد می تواند بخشی از فشارهای جمعیتی، زیست محیطی و زیرساختی را که حالا بر دوش تهران است بخصوص در بین مدت و بلند مدت کم کند. بدون اینکه ما سرمایه تاریخی، نمادین و اقتصادی و زیرساخت های موجود در تهران را رها نماییم بلکه می توان مهلتی برای احیای مدیریتی تهران پیدا کرد. و تهران را هم به شهر توسعه پایدار تبدیل نمود
در آن کشورها این ایده موفق بوده است؟
در آفریقای جنوبی در توزیع سه گانه پایتخت (اجرایی، مقننه، قضائی) بعد از اتحاد ایالت ها و اختلافات تاریخی، با هدف تعادل قدرت و پیشگیری از تسلط یک منطقه خاص و تعامل بیشتر و گسترش وحدت ملی برقرار شد. این مدل کمک کرده تا قدرت سیاسی و اداری در مناطق مختلف توزیع شود و نارضایتی منطقه ای کاهش پیدا کند. در بولیوی هم تقسیم پایتخت میان La Paz و Sucre، راهی برای ترکیب تاریخ (Sucre به عنوان پایتخت قانونی) و واقعیت تاریخ معاصر و مدرن (La Paz به عنوان مرکز اجرایی) بوده است. این ترکیب نشان دهنده هماهنگی میان میراث و نیازهای فعلی کشور است که فکر کنم برای ایران می تواند مصداق داشته باشد. البته گفتم که
کشورهایی مانند مالزی (Kuala Lumpur و Putrajaya) و سریلانکا (Colombo و Sri Jayawardenepura Kotte) هم با جداسازی کارکردهای اداری و سلطنتی/پارلمانی توانسته اند تراکم در یک شهر را کاهش بدهند و کارآمدی اداری را بالا برند.
این ایده چقدر امکان دارد برای ایران کارآمد باشد؟
در ایران البته مساله ما فشار زیست محیطی و جمعیتی موجود در تهران و ناترازی انرژی در آن و صد البته به علت سوءمدیریت های گذشته در مدیریت پایتخت وجود توسعه ناپایدار بوده است. در اینجا می توان به این دلیلهای به استقبال ایده دو پایتختی رفت. مطالعات در عرصه شهرسازی و برنامه ریزی شهری نشان می دهند که تمرکززدایی قدرت و توزیع تصمیم گیری در چند قطب می تواند به کاهش هزینه ها، تعادل جمعیت و توزیع متوازن تر فعالیتهای اقتصادی و تنفس زیست محیطی کمک نماید. همینطور از منظر عدالت فضایی و دسترسی برابر به خدمات، مزایای قابل توجهی دارد. اما همه اینها در مورد کیس ایران تنها یک ایده و پیشنهاد است، تاکید می کنم نیاز به پژوهش جدی میان رشته ای وجود دارد. اصولاً بدون پژوهش هیچ تصمیمی بخصوص در سطح ملی نباید گرفت. اما تجربه تاریخی و تمدنی موفق در مورد ایده دو پایتختی در ایران وجود دارد و اصولاً ایران را می توان بنیان گذار این صورت از مدیریت سرزمینی در جهان دانست یا اگر اغراق کرده باشم یکی از نخستین ها شمرد.
فواید و مزیت های این تغییر نسبت به ایده انتقال پایتخت از تهران چیست؟
این ایده دو پایتختی فوایدی دارد و که البته نیاز به مطالعه وجود دارد و اما این ها فرض من است:
۱. تمرکززدایی سیاسی و اداری و کاهش نابرابری منطقه ای: تجربه کشورهایی مثل آفریقا جنوبی و بولیوی نشان داده است که با تقسیم کارکردهای اجرایی، مقننه و قضایی میان چند شهر، می توان از تمرکز بیش از اندازه قدرت و سرمایه، معمولا در یک مرکز واحد، جلوگیری کرد و عدالت منطقه ای را تا حدی افزایش داد.
۲. توسعه متوازن زیرساخت و کاهش فشار بر کلان شهرها: با فعال کردن یک شهر جدید به عنوان پایتخت فرهنگی/اداری یا پایتخت زمستانی/پاییزی، می توان بار جمعیتی و زیست محیطی را از پایتخت فعلی برداشت و فرصتهای زیرساختی، اشتغال و رشد را به استان ها گسترش داد. این یکی از انگیزه های اصلی در کشورهای مختلف برای انتخاب دو یا چند پایتخت است. از طرف دیگر فاصله از پایتخت هم این طور جبران می شود.
۳. نماد همبستگی ملی و نمایندگی تنوع جغرافیایی و فرهنگی: ایران کشوری با تنوع اقلیمی و فرهنگی گسترده و تنوع فرهنگی و زیستی در عین همبستگی و وحدت بی بدیل است. دو پایتخت می تواند نمایانگر این تنوع باشد و به همه بخش ها احساس نمایندگی و مشارکت بدهد، همان نقشی که در آفریقای جنوبی یا بولیوی هم به صورتی دیده می شود.
البته ایران نمونه عالی یک کشور و سرزمین کهن و باستانی با همبستگی و وحدت ریشه دار و بی مثال تاریخی و فرهنگی در جهان است اما نمادهای تمدنی شهری آن چون شیراز دارای پتانسیل خیلی قوی بازنمایی هویت ایرانی هستند. از دید من شیراز باتوجه به جایگاه تمدنی خود در ایران می تواند همبستگی ملی را در عین تنوع فرهنگی بازنمایی کند.
۴. پایداری زیست محیطی و برنامه ریزی شهری بهتر: تجارب نشان می دهند که اگر تمرکززدایی با «برنامه ریزی یکپارچه و تحلیل داده محور» در دو پایتخت همراه باشد، می توان از مشکلات تراکم، آلودگی و بی نظمی شهری کاست و زیرساخت های سبز و پایدار ایجاد کرد.
۵. اجتناب از هزینه های سنگین و ریسک بزرگ انتقال کامل پایتخت: انتقال کامل پایتخت به شهری دیگر، مانند پیشنهادات اخیر، هم هزینه بر است و هم دارای نتایج محیطی و اجتماعی جدی است. مدل دو پایتختی می تواند خیلی از مزایای تمرکززدایی را بدون هزینه و ریسک زیاد یعنی انتقال پایتخت فراهم آورد.
۶. با اجرای این مدل، به مرور تراکم جمعیت و بار زیرساختی – زیست محیطی در تهران کاسته می شود. این کاهش تمرکز، به مفهوم «تمرکززدایی واقعی» است؛ یعنی شمال و جنوب یا غرب و شرق کشور هر دو می توانند موتورهای توسعه — تمدنی، اقتصادی و اجتماعی — باشند. این هم پتانسیلی است برای شکوفایی متوازن استانها، کاهش نابرابری های منطقه ای، و القای حس مشارکت ملی بیشتر در تمام مناطق کشور.
برای انتخاب پایتخت دوم شیراز را پیشنهاد کردید، دلیل این انتخاب چیست؟ شیراز چه کارکردهایی دارد؟
در بین شهرهای مختلف ایران، از دید من شیراز (استان فارس) بهترین گزینه برای پایتخت «زمستانی – پاییزی» است. دو دلیل عمده برای این انتخاب وجود دارد:
اولاً، فارس و شیراز سابقه تمدنی و فرهنگی خیلی غنی و شکوهمندی دارد؛ این منطقه همیشه مرکز هنر، فرهنگ، ادبیات و تاریخ ایران بوده است. این خصوصیت تاریخی و فرهنگی می تواند ضامن موفقیت «پایتخت فرهنگی ـ اجتماعی» ایران در این منطقه باشد.
دوما، شیراز/فارس از نظر زیرساخت، بخصوص امکان اتصال به مناطق جنوبی، آب وهوا نسبتاً معتدل تر در زمستان و دسترسی به مناطق مختلف کشور، نسبتاً مناسب می باشد و به آب های آزاد خلیج فارس و بنادر آن نزدیک است.
ازاین رو بر مبنای مدل پایتخت فصلی و کارکردی وزارتخانه های در رابطه با امور علمی، فرهنگی، میراث فرهنگی و گردشگری، صنایع دستی و نیز محیط زیست و ورزش و حتی پزشکی می توانند در شیراز مستقر شوند. به این ترتیب، شیراز در عمل «پایتخت فرهنگی و اجتماعی» کشور خواهد بود و بطورمثال هرساله، با آغاز فعالیت از جشن مهرگان می تواند بطور نمادین شروع به کار کند. در مقابل، تهران همچنان «پایتخت سیاسی و اقتصادی» باقی خواهد ماند و فعالیت رسمی آنرا می توان از جشن نوروز به عنوان آغاز در سطح نمادین و آیینی آن درنظر گرفت.
این پیشنهاد، بر پایه الگوی تمدنی و اقلیمی ـ تاریخی ایران است و باز تأکید می کنم یک پیشنهاد است و نیاز به مطالعات دقیق دارد. شیراز دارای قدرت تصویری و بازنمودی بالایی در بازتاب تاریخ و تمدن ایران است.
لازمه اجرای چنین طرحی چیست؟
طبیعتاً ضروری است محققان حوزه های مردم شناسی، جامعه شناسی، اقلیم شناسی، آب و منابع طبیعی، انرژی، جمعیت شناسی، اقتصاد، محیط زیست، شهرسازی، مدیریت شهری و معماری و غیره، به شکل میان رشته ای، این پیشنهاد را بررسی نمایند. بدون این تحلیل جامع، هر تصمیمی برای اجرای چنین طرحی، سریع و ناقص خواهد. این طرح یک پیوست پژوهشی و فرهنگی مفصل می خواهد.
اجرای مدل دو پایتخت برای ایران از جهت تجربی و نظری دارای پشتوانه منطقی و تاریخی است. چنین مدلی می تواند ضمن بهره مندی از تنوع اقلیمی، فرهنگی و جغرافیایی کشور، تمرکز قدرت و سرمایه را کم کند، توسعه را متوازن تر کند و فشار بر تهران را کم کند.
با این وجود، تحقق این ایده مستلزم «مطالعه میان رشته ای» و برنامه ریزی دقیق، شامل زیرساخت زیست محیطی، حمل و نقل، مدیریت اداری، ارتباط بین پایتخت ها و... است.
اگر این مطالعات به دقت صورت گیرد، مدل دو پایتخت می تواند چاره ای واقع بینانه، کارا و پایدار برای چالش های فرهنگی، اقلیمی و زیست محیطی ایران باشد. من منکر جایگاه نمادین تهران در بازنمایی تمدنی و فرهنگی کشور نیستم اما شیراز با پیشینه قدرتمند تاریخی خود می تواند بازنمایی نمادین تمدنی ایران را افزون سازد. وجود دو پایتخت می تواند تنوع فرهنگی ایران را در سطح ملی و بین المللی بازنمایی کند و نقش «پایتخت فرهنگی» در بازسازی سرمایه نمادین کشور در سطح جهان را به دنبال داشته باشد.
در بین مدت و بلند مدت تراکم شدید جمعیت در تهران که حدود ۹.۶–۹.۷ میلیون است، کاهش خواهد یافت و شهر زیست پذیرتر خواهد شد. وجود این جمعیت سبب ناترازی در تهران شده است برابر آمارهای بخش انرژی، حدود یک پنجم مصرف گاز داخلی کشور به منطقهٔ تهران، البرز اختصاص دارد، عددی که نمایانگر ناترازی انرژی و بار بالای تامین سوخت در پایتخت است. این خود به تمرکزگرایی در ایران برمی گردد و وجود یک پایتخت دیگر از این تمرکزگرایی به سهم خود احیانا خواهد کاست. برآوردها نشان میدهد استان تهران بطور تقریبی حدود ۲۰–۲۲٪ از GDP کشور را تولید می کند که نمایانگر تمرکز بالای فعالیت اقتصادی و اداری در پایتخت است و نیاز است تا این تمرکز اقتصادی از تهران به سایر نقاط ایران انتقال یابد. با این حال مطالعات ماهواره ای InSAR نشان میدهد قسمتهایی از تهران نرخ فرونشست خیلی بالایی دارند. مطالعات مختلف میانگین های ۳۸ میلی متر/سال تا مقادیر موضعی چهل پنجاه میلی متر در جنوب تهران بالاتر را در سال گزارش کرده اند، که این اخطار زیست محیطی یک متغیر کلیدی در بحث طرح دو پایتختی شدن ایران است. از سوی دیگر پژوهش های اخیر از آن حکایت می کند که بار اکولوژیک تهران هم ضرورت سیاستهای پایدارسازی و تمرکززدایی را تأیید می کند.
چالش های چنین تصمیمی چه خواهد بود؟
لزوم تقویت خطوط ریلی سریع السیر بین تهران و شیراز وجود دارد و با این حال ساختار دوگانه اداری و بروکراسی تکراری می تواند مساله باشد که باید برای آن راهکارهای مناسب یافت. اما به نظرم تجربه تاریخی و تمدنی در گذشته پیش روی ماست.
دو مدل پایتخت سازی در دوره هخامنشی و صفویه را با هم مقایسه کنیم: هخامنشیان یک سیستم پلی سنترال (چندمرکزی) داشتند، پایتخت های عملیاتی آنها از این قرار بود: ۱. شوش – مرکز لشکری و سیاسی پایتخت زمستانی ۲. پاسارگاد – مرکز آیینی و نماد مشروعیت ۳. هگمتانه – مرکز تابستانی و خزانه شمال غرب ۴. بابل – مرکز اقتصادی–اداری و قلب بین النهرین.
هیچ شهری بطور مطلق جایگزین دیگری نمی شد. هر شهر وظیفه و کارکرد مشخص داشت (اداری، آیینی، نظامی، اقتصادی). ساختار چند/دوپایتختی سبب تعادل منطقه ای و پیشگیری از افول شدید یک نقطه می شد. شبکه شاهراه های هخامنشی (راه شاهی) همه این مراکز را یکپارچه می کرد.
هیچ شهری قربانی پایتخت زدایی مطلق نشد. حتی بعد از انتقال دربار از بابل به شوش، بابل همچنان مرکز اصلی اقتصاد امپراتوری باقی ماند. اما در مدل صفوی چه شد؟ انتقال پایتخت سبب تمرکز شدید و تا حدی افول شهر قبلی یعنی قزوین شد. دیوانسالاری صفوی تا حد زیادی تک مرکزی بود. بنابراین، با انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان کل دستگاه دیوانی، مالی، تشریفاتی، و هنری به اصفهان منتقل شد. سرمایه های انسانی (خطاطان، نگارگران، دبیران، تجار) همراه دربار کوچ کردند. با انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان، آهنگ رشد سیاسی و اداری قزوین کاهش پیدا کرد، هرچند این شهر در دوره های بعدی همچنان نقش منطقه ای مهمی داشت.
قزوین، که به اعتبار حضور دربار در آن رونق یافته بود، در یک دوره ۲۰–۳۰ ساله موقعیت سیاسی و اقتصادی خویش را از دست داد. این تغییر پایتخت البته سبب شکوفایی اصفهان شد اما شوک سیاسی برای قزوین بود، شوک اقتصادی (کاهش سرمایه گذاری)، شوک جمعیتی (مهاجرت نخبگان). این همان اتفاقی است که در انتقال پایتخت های تک مرکزی در تاریخ تکرار می شود. یعنی در صورت تغییر پایتخت از تهران به جای دیگر همین اتفاقات برای تهران خواهد افتاد و ما شاهد افول تهران خواهیم بود. پس الگوی دو پایتختی هخامنشی بهتر از الگوی تغییر پایتخت صفوی است. مدل هخامنشی «بهتر» بود، چرا؟ چون شهرها دارای کارکرد بودند و یک شهر «همه چیز» امپراتوری هخامنشی نبود. این سبب ثبات سیاسی و اقتصادی شهرها می شد.
در صفویه اما پایتخت، مرکز همه امور بود و کاهش نسبی توسعه در شهر قبلی را به دنبال داشت. دو پایتختی هخامنشی کاهش صدمه پذیری را سبب می شد. چندپایتختی سبب شد اگر یک شهر سقوط کند (مثل بابل یا شوش)، کل امپراتوری فلج نشود. اما صفویان، اگر اصفهان سقوط می کرد (که سقوط هم کرد، در حمله محمود و اشرف افغان و غلجایی ها)، کشور یک باره فرو پاشید تا نادرشاهی آمد و ایران را از دست غلجایی ها نجات داد. مدل هخامنشی پایداری بلند مدت را به دنبال داشت. مدل هخامنشی بیشتر از ۲۲۰ سال دوام آورد. مدل صفوی در اصفهان فقط ۱۱۰ سال دوام آورد و به علت تمرکز زیاد به سادگی فرو ریخت. پیشگیری از افول شهرهای قدیمی در هخامنشیان رخ داد. شوش بعد از کاهش نقش سیاسی همچنان مرکز فرهنگی و اقتصادی بود. بابل در تمام دوران هخامنشی رونق داشت. اما در صفویان قزوین گرفتار کاهش اهمیت شد. اصفهان به شکل تک قطبی توسعه یافت و قزوین تا حدی از یاد رفت.
ازاین رو دو پایتختی در ایران سابقه تاریخی و تمدنی دارد، البته آشوری ها، بابلی ها و مصری ها نیز اقامت گاه های فصلی داشتند (نه لزوماً دو پایتخت رسمی). اما می توان ایران هخامنشی را یکی از اولین و پیشگام ترین نمونه های نظام دو پایتختی در جهان دانست.
به طور خلاصه، نوروز و جشن های بهاری و تابستانی شروع فعالیت پایتخت تابستانی را نشان می دادند و مهرگان یا جشن اعتدال پاییزی نقطه شروع فعالیت پایتخت زمستانی بود. نماد همبستگی ملی و نمایندگی تنوع جغرافیایی و فرهنگی: ایران کشوری با تنوع اقلیمی و فرهنگی گسترده و تنوع فرهنگی و زیستی در عین همبستگی و وحدت بی بدیل است. این خود به تمرکزگرایی در ایران برمی گردد و وجود یک پایتخت دیگر از این تمرکزگرایی به سهم خود احیاناً خواهد کاست.


منبع:

1404/09/29
10:25:58
5.0 / 5
4
تگهای خبر: آهنگ , ادبیات , تصویر , حقوق
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
X
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این پست آبی طرح
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۵ بعلاوه ۳
آبی طرح ، گرافیک و طراحی
پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها

آبی طرح

گرافیک و طراحی

آبی طرح: پنجره ای به دنیای هنر و گرافیک، همراه شما در راه کشف و خلق زیبایی

abitarh.ir 1395-1404 - حقوق مادی و معنوی سایت آبی طرح محفوظ است