گفت وگو با سعید معیری زاده

انگار خشونت امر باشكوهی است!

انگار خشونت امر باشكوهی است! آبی طرح: سعید معیری زاده با نمایش آخرین نقاشی هایش در «رساله ای در باب شكوه نادانی» با زبان هنر در حال نقد دیدگاهی است كه این روزها رواج یافته و آن، باشكوه دانستن خشونت است!


به گزارش آبی طرح به نقل از ایسنا، این هنرمند با وجود اینكه تاكید دارد خشونت در بیشتر جوامع ناهنجاری است، اما می گوید در نمایشگاه پیش رو كه تا شانزدهم بهمن ماه در گالری «ساربان» برپاست، خشونت را باشكوه دانسته، همان گونه كه امروزه در منطقه خاورمیانه، هر كسی خشن تر باشد، محترم تر است!
در ادامه متن گفت وگو با سعید معیری زاده به دنبال نمایش آثارش را می خوانید:
چه شد كه از هنر سنتی، به فضاهای آبستره رسیدید؟
وقتی در زمینه هنرهای سنتی كار می كردم، دنبال این نبودم كه شبیه استادم باشم. من بیشتر به دنبال آموختن مهارت، شكل و فرم كار بودم. به همین دلیل، مدام روش هایم راتغییر می دادم و به مرور زمان، تكنیك ها و نگاه های مختلف را آزمودم. فرآیندی كه طی كردم، بسیار طولانی و آرام بود. از نقاشی ایرانی دوره صفوی تا دوره هنر معاصر، لایه لایه كار كردم و تلاش كردم بفهمم چرا جهان بینی و تكنیك آن باید تغییر كند. البته هنوز بقایای یك هنرمند سنتی در شما دیده می شود؛ كنار هم گذاشتن رنگ های درخشان و متضاد و بقایای قلم گیری. این یك وابستگی عاطفی به هنر سنتی است یا در خوانشی مدرن آن را تعریف می كنید؟ من مهارت را می آموزم كه از آن استفاده كنم و متناسب فضایی كه دارم از آموخته هایم بهره می برم. من بخصوص در رنگ به امپرسیونیست ها تمایل داشتم، كه از رنگ های درخشان استفاده و رنگ ها را روی بوم تركیب می كردند. البته شاید پیشینه نقاشی ایرانی هم به من كمك كرد كه رنگ های خالص را روی بوم تركیب كنم.
گذشته ازلایه های رنگ و قلم گیری، آثار شما با جهان بینی سنتی ارتباطی ندارد؟
آثار من ارتباط نقادانه با هنر سنتی دارد. به جز تكنیك و فرم، عنصر روایت آثار شما را با گذشته پیوند می زند. به نظر می آید روایتگری، پیوند بین این ها را نه از جنس نقادی، بلكه از جنس تداوم و اشتراك در نگاه، در جاهایی به هم نزدیك می كند، چون برخوردی كه شما با كارهای آبستره و مدرن به لحاظ تكنیك و رنگ گذاری دارید، از جنس روایت پردازی های نگارگرانه است. چیزهایی مثل «جهان بینی دوساحتی» كه اصلا در ذهن من نیست. من مقداری در حال رفتن از روایت، به سمت «سیستم هم نشینی» هستم تا گفتمانم، بیشتر از نوع هم نشینی شود تا روایتگری.
كانسپت اصلی نمایشگاه چیست؟
خشونت و نادانی. مدت هاست كه، خشونت و نادانی را كنار هم می گذارند و چند كتاب هم در این زمینه انتشار یافته است و خشونت و نادانی دو لبه یك تیغ دانسته می گردد. من كمی از این فراتر رفته ام و خشونت را حتی باشكوه دانسته ام! در بیشتر جوامع، این مفاهیم منفی هستند، اما به نظر می رسد این جا، خشونت بیشتر یك هنجار است، تا ناهنجاری! متاسفانه در خاورمیانه، هر كسی كه بیشتر خشونت نشان می دهد، محترم تر است و ارج و قرب بیشتری دارد! مانند دوران هیتلر كه قتل و غارت بسیاری انجام شد و افتخار هم می كردند. امروز البته خجالت می كشند كه بگویند، ولی انگار خشونت، امر باشكوهی است!
شما هنرمند نام گذاری هستید كه این مورد بین نقاشان ما خیلی رایج نیست. عنوان نمایشگاه های قبلی شما هم مانند «من یك سیب صورتی هستم»، «كاپیتان ظریف و هفت پیكر» و «متافیزیكولوژی» این مورد را نشان داده است. طولانی بودن اسامی آثار در سنتی فلسفی – شاعرانه ریشه دارد؟
معمولا زیاد می خوانم، حتی گاهی من را ممنوع المطالعه كرده اند! مدتی باید كتاب نخوانم تا بتوانم كار تصویری انجام بدهم. اگر فقط از جنبه تصویری به چیزی نگاه كنم و به معنا و مفهوم تبدیل نشود، شاید به عمق معنای آن پی نبرم. وقتی می خواهم مطالعه را به تصویر وارد كنم یا از تصاویر برداشت های مفهومی داشته باشم، كار پرلایه می شود، گاهی این كار راحت است و گاهی دشوار.
در كارهای شما به جز خشونت و نادانی، عنصر فریبایی و كام خواهی هم قوی است؛ گاهی از عناصر مستقیم استفاده شده و در خیلی از موارد، رنگ ها این جنبه را به یاد می آورند. این پدیده از كجا به كارهای شما وارد شده و آیا با خشونت در ارتباط است؟
این بیشتر به تاریخچه زندگی ما برمی گردد؛ وقتی به نقاشی ایرانی نگاه می نماییم، تابلوها یا درباره جنگ هستند و یا درباره عشق. انگار در فضای ایرانی چیز دیگری نبوده و خود هستی هیچ گاه مورد پرسش نبوده است.
چرا اغلب اسم های نمایشگاه از غرب می آید؟
تلاش می كنم با تمام متن ها وارد گفت وگو و خوانش شوم. اگر این كار انجام نشود، نمی توانم از آن ها عبور كنم یا خودم را ارتقاء دهم. به نظرم سنت ها با این گفتمان ها و ارتقاهای جزء به جزء، شكل پیدا كرده اند. نسل كنونی نیاز دارد خاستگاه های هنری اش را بشناسد و لایه لایه به هنر معاصر برسد، اما این، كار ساده ای نیست. من برپایه علاقه و كنجكاوی ام، این مورد را پیگیری و تلاش می كنم با خوانش این آثار جلو بیایم.
آیا شما دارید با گذاشتن اسامی غربی و بیان انتقادات تان در پیكره روایات سرزمین های دورتر، پنهان كاری می كنید؟
درباره مبحث «نابخردی» چنین كاری را می كنم، چون نابخردی را نمی توان در جامعه بیان كرد، حتی مسائل كام خواهانه چندان مشكلی تولید نمی كنند، ولی نابخردی و شكوه نادانی بسیار پرخطر هستند. البته رازآلود بودن خصوصیت هنر هم هست، همان گونه كه ما حافظ را دوست داریم، چون به شكل مستقیم حرف نمی زند.



1396/11/16
12:43:42
5.0 / 5
5186
تگهای خبر: تصویر , كتاب , نقاشی , نمایش
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۲ بعلاوه ۳
آبی طرح ، گرافیک و طراحی

آبی طرح

گرافیک و طراحی

abitarh.ir - حقوق مادی و معنوی سایت آبی طرح محفوظ است