گرانی دلار چه بر سر موسیقی می آورد؟
آبی طرح: تابستان شش سال پیش حسین علیزاده (نوازنده و آهنگساز) در پی اعلام خبر لغو كنسرت مشتركش با ژیوان گاسپاریان (نوازنده ارمنستانی) به علت مشكلات اقتصادی، گفته بود «برگزاری كنسرت دیگر از نظر اقتصادی امكان پذیر نیست؛ بخصوص كنسرت هایی كه در آن هنرمند میهمان خارجی داشته باشیم، با قیمت دلار بالای دو هزار تومان خارج از توان ما است.»
بازار پر التهاب ارز در ایام گذشته، گرانی لحظه به لحظه دلار و نایاب شدن آن مردم را به نگرانی واداشته است. افزایش نرخ بی سابقه دلار و فروش آن در بازار آزاد به بیش از شش هزار تومان، حدودا اثر خویش را به شكل سریعی روی حوزه های مختلف اقتصادی گذاشته است.
در این میان اما نمی توان از تاثیر گرانی دلار روی فرهنگ و هنر هم چشم پوشید؛ همانطور كه دلار دو هزار تومانی پیش از این لغو كنسرت دو نوازنده مطرح و اظهارات علیزاده را سبب شده بود، این پرسش به وجود می آید كه دلار شش هزار تومانی چه بر سر موسیقی می آورد؟ آن هم در زمانی كه كنسرت هنرمندان خارجی راحت تر و بیشتر از گذشته در ایران برگزار می گردد.
رامین صدیقی ـ تهیه كننده موسیقی ـ كه در زمینه برگزاری كنسرت هنرمندان خارجی در ایران فعالیت داشته است، در این باره به ایسنا می گوید: وقتی همچین بحران ارزی پیش می آید، خروجی آن مشكل گرانی است. این گرانی سبب احتكار اسكناس شده است. بخشی از تحریم های ضد ایران كه به نظام بانكی برمی گردد هنوز پابرجا است. ما معمولا دستمزد هنرمندان خارجی ای كه به ایران می آیند را به روش حواله پول و استفاده از حساب بانكی پرداخت نمی كردیم بلكه این كار را نقدی انجام می دادیم.
او ادامه می دهد: حالا فارغ از گرانی، دیگر اسكناسی وجود ندارد و من تهیه كننده نمی توانم به هنرمندی كه از آلمان در ایران حضور پیدا می كند، لیر تركیه بدهم. باید ارز رایج آن كشور یا ارز قابل پذیرش دیگر، یعنی دلار را به او پرداخت كنم. مشكل ما این است اغلب این ارزها وجود ندارد.
صدیقی توضیح می دهد: خیلی از این رویدادهای هنری در لحظه رخ نمی دهد، ما یك سال قبل مذاكره را شروع و تمام جزئیات برنامه را همچون دستمزد، مشخص می نماییم. وقتی من از قبل با هنرمندی توافق می كنم كه برای كنسرتش در ایران به او دوهزار یورو دستمزد بدهم با ۱۰-۲۰ اختلاف برای بودجه ام برنامه ریزی می كنم. آن وقت با این نوسانات باید با یك اختلاف چند میلیون تومانی دستمزد او را پرداخت كنم، در صورتی كه من بلیت های كنسرت او را به دلار و یورو نمی فروشم.
این تهیه كننده و ناشر موسیقی اضافه می كند: نتیجه این است كه این اختلاف باید از محل دیگری تامین گردد یا من باید از سود كمی كه در كار هست برای حفظ آبرو صرف نظر كنم، یا مجبورم بخشی از این فشار را به مخاطب تحمیل و بلیت را گران كنم. این مورد هم به افراد علاقه مند فشار اقتصادی وارد می نماید و ریسك كار ما را بالا می برد و ما ریزش مخاطب خواهیم داشت.
او اظهار می كند: حقوق افراد در ایران به ریال است و افزایش پیدا نمی كند؛ زمانی كه یك فرد می خواهد سهم سبد فرهنگی خودش را مشخص نماید، وقتی به كنسرت می رسد درآمد او رقم هزینه كنسرت را تامین نمی نماید. بعنوان مثال وقتی او برای حضور در یك كنسرت به همراه خانواده اش در مجموع ۳۰۰هزار تومان پول بلیت پرداخت می كرده، حالا باید یك میلیون تومان بپردازد، بنابر این از این كار صرف نظر می كند.
صدیقی با اشاره به اینكه گرانی ارز از چند جنبه فشار وارد می كند، می گوید: خارج از موسیقی مردم پسند (پاپ) ما چند سال سعی كردیم تا خانواده كوچكی از مخاطبان را به خودمان نزدیك نماییم و با خود همراه نماییم و با چنین اتفاق هایی ما بخش عظیمی از این مخاطبان را سریع از دست می دهیم. در صورتی كه اگر بخواهیم دوباره آن ها را جذب نماییم باید سال ها تلاش نماییم.
این تهیه كننده بیان می كند: افزایش ارز بطور قطع شاخه های دیگر را تحت تاثیر قرار می دهد اما حوزه فرهنگ (در زمینه تعاملات بین المللی) را مین گذاری كرده است و ما نمی دانیم سه ماه دیگر پایمان روی چه مینی می رود. اگر شرایط بدتر یا بهتر نشود و همین گونه بماند ما چندماه دیگر تبعات گرانی ارز را شاهد خواهیم بود.
او ادامه می دهد: شاید در بدو بنگاه ها بتوانند از طریقه ذخیره خود یا اسپانسر این سوراخ را برای چند ماه پر كنند. بعنوان مثال آقای كیتارو به ایران می آید و بلیت های وی هم در حال فروش است و بالا رفتن قیمت ارز این كنسرت را كنسل نمی كند اما برگزار كننده با فشاری كه به او می آید برای دفعات بعدی دچار تغییر در تصمیم گیری می گردد. پس از جام جهانی و نیمه تیرماه كه فصل كنسرت شروع می گردد شاهد این خواهیم بود ریزش زیادی در تعداد برنامه ها و مخاطبان داشته باشیم. بطور قطع در این دوره حوزه فرهنگ و هنر صدمه می بیند.
صدیقی می گوید: اگر وضعیت ارز خارجی در ایران به به این شكل تلخ ثابت بماند به تدریج قدرت خرید مردم را می كاهد. یكسری بحث اتقصادی است كه امثال من و شما نمی توانیم برای آن تصمیم بگیریم بلكه با تبعات ان مواجه می باشیم.
این تهیه كننده موسیقی اضافه می كند: ما نمی توانیم در حوزه موسیقی راه حلی داشته باشیم. اگر شرایط به همین شكل بماند طرفین این مثلث (مخاطب، تهیه كننده و هنرمند) باید این فشار را بین خودشان تقسیم كنند. مخاطب پول بیشتری بدهد، هنرمند دستمزد كمتری بگیرد و تهیه كننده سودی كه برای خودش در نظر گرفته است را صرف نظر كنم. نتیجه این مورد این است كه تولید كالای فرهنگی كاسته می شود.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب