جایی که پوسیدگی سخن می گوید
به گزارش آبی طرح، گالری سهراب، همواره محلی برای تجربه های بصری متفاوت و مواجهه با هنر معاصر است، این دفعه میزبان نمایشگاه «پیروان پوسیدگی» است؛ مجموعه ای از آثار نقاشی میترا ابراهیمی که با نگاهی فلسفی و استعاری، مرز میان زندگی و زوال، حضور و فقدان، و ماندگاری و گذرا بودن را به چالش می کشد.
این نمایشگاه، با ۲۳ اثر ترکیب مواد روی مقوا، بیننده را وارد جهانی می کند که در آن انسان با عناصر طبیعی فاقد حیات هم آمیخته شده است؛ جهانی که همزمان سخت، صامت و با این وجود پر از تأمل است.
آثار ابراهیمی، فیگور انسانی را بشکلی غیرمتعارف در فضای بصری خود قرار می دهند؛ فیگورهایی که نه فقط سوژه محض نیستند، بلکه با سنگ ها، استخوان ها و فسیل ها در هم می آمیزند تا پرسش های بنیادین در رابطه با زوال، ماندگاری و اثرگذاری زمان بر زندگی انسان را در ذهن مخاطب برانگیزند. بیننده در رویارویی با این آثار، گویی در مرز میان حقیقت و استعاره، زندگی و مرگ، حرکت می کند و این تقاطع، تجربه ای چندلایه و با این وجود شخصی و جمعی بوجود می آورد.
با وجود آن که عنوان نمایشگاه، «پیروان پوسیدگی»، بر روند زوال و نابودی تاکید دارد، اما از نگاه و منظر هنرمند، این آثار در واقع میل به خلود، جاودانگی و اصرار بر بقا را هم در خود دارند. هر سنگ، هر استخوان و هر فیگور انسانی، در بافت ترکیب مواد و در پیوند با عناصر دیگر، نه صرفا فروپاشی را نشان می دهد، بلکه چرخه ای از ماندگاری و استمرار را بازتاب می کند؛ نوعی اصرار هنرمندانه برای تثبیت لحظات، افکار و اندیشه های انسان در گذر زمان. بعبارت دیگر، این مجموعه، با وجود تمرکز بر پوسیدگی و زوال، همزمان جستجوی جاودانگی و اصرار بر حفظ هویت انسانی را به تصویر می کشد.
ترکیب عناصر انسانی و طبیعی، یکی از شاخصه های برجسته آثار ابراهیمی است. او با بوجودآوردن تضاد میان فرم های جاندار و بی جان، سکون و حرکت، و زوال و تکرار، نوعی گفت و گوی فلسفی میان مخاطب و اثر برقرار می کند. سنگ ها و استخوان ها، که در جهان نماد گذرا بودن و فراموشی هستند، در کنار انسان، به اندیشه هایی سخت و باقی بدل می شوند؛ اندیشه هایی که نه بارور می شوند و نه می میرند، بلکه همچنان در ذهن و حافظه جمعی انسان ها حضور دارند. این ترکیب بندی، همزمان زیباشناختی و مفهوم محور است؛ فرم و محتوا در پیوندی ظریف با یکدیگر قرار گرفته اند تا تجربه ای جامع و تأمل برانگیز به بیننده عرضه کنند.
تکنیک ترکیب مواد روی مقوا، به آثار ابراهیمی عمق و بافتی ویژه می بخشد. هر اثر، نه فقط از نظر محتوا بلکه از نظر فرم، با دقت و تسلطی قابل تحسین ساخته شده است؛ ترکیب بندی ها به شکلی طراحی شده اند که نگاه بیننده را از یک فیگور انسانی به عنصر طبیعی دیگر هدایت می کنند و در این جابه جایی، گفت و گویی پنهان میان انسان و طبیعت شکل می گیرد. این گفت و گو، گاهی شاعرانه، گاهی هراس آور و گاهی سنگین و سرد است، اما همواره تأمل برانگیز و چالش برانگیز است.
از منظر معنایی، آثار این مجموعه حامل مفاهیمی چندلایه و پیچیده هستند. آنها به رابطه انسان با اشیا، جهان پیرامون و با خود طبیعت اشاره دارند و همزمان به روابط انتزاعی انسان با شعر، اسطوره و افسانه متوسل می شوند. این توجه به لایه های معنایی، فضای نمایشگاه را به شکلی فراهم می آورد که بیننده نه فقط با چشم، بلکه با ذهن و قلب خود با آثار مواجه می شود. تجربه مواجهه با این آثار، نوعی هم دلی و هم آوایی با روند طبیعی زوال و تکرار است؛ تجربه ای که هر مخاطب را به تأملی عمیق در رابطه با زندگی، مرگ، و تأثیرگذاری زمان بر انسان و جهان در موردش دعوت می کند.
در بعضی آثار، سنگ ها و فسیل ها بشکل استعاری نمادی از خاطره، تاریخ و حافظه جمعی انسان ها هستند؛ چیزی که نه فقط از نگاه زیباشناسانه جذاب است، بلکه پرسشی فلسفی هم مطرح می کند: چه چیزی در جهان باقی می ماند و چه چیزی ناپدید می شود؟ ترکیب این عناصر با فیگور انسانی، فرمی از تضاد و هم آوایی بوجود می آورد که تجربه ای چندسطحی و ذهنی برای مخاطب فراهم می سازد. همین ترکیب، با تأکید هنرمند بر اصرار بر ماندگاری و جاودانگی، به آثار بعدی معنای بیشتری می بخشد و به شکلی فلسفه زندگی و تلاش انسان برای ثبت لحظات را بازتاب می دهد.
در نمایشگاه «پیروان پوسیدگی»، رنگ و بافت هم نقش مهمی دارند. رنگ ها به شکلی انتخاب شده اند که حس سکون، سردی و پوسیدگی را منتقل کنند، اما با این وجود فضای شاعرانه و تفکرآمیز ایجاد می کنند. بافت آثار، بخصوص در ترکیب مواد، به تجربه مخاطب بعدی ملموس می بخشد؛ بیننده می تواند با نگاه و حتی حس لامسه ذهنی خود، گذر زمان، زوال و اصرار بر ماندگاری را در هر اثر تجربه کند.
*پژوهشگر حوزه مطالعات هنر
به طور خلاصه سنگ ها و استخوان ها، که در جهان نماد گذرا بودن و فراموشی هستند، در کنار انسان، به اندیشه هایی سخت و باقی بدل می شوند؛ اندیشه هایی که نه بارور می شوند و نه می میرند، بلکه همچنان در ذهن و حافظه جمعی انسان ها حضور دارند. این گفت و گو، گاهی شاعرانه، گاهی هراس آور و گاهی سنگین و سرد است، اما همواره تأمل برانگیز و چالش برانگیز است. در بعضی آثار، سنگ ها و فسیل ها بشکل استعاری نمادی از خاطره، تاریخ و حافظه جمعی انسان ها هستند؛ چیزی که نه فقط از نگاه زیباشناسانه جذاب است، بلکه پرسشی فلسفی هم مطرح می کند: چه چیزی در جهان باقی می ماند و چه چیزی ناپدید می شود؟
منبع: آبی طرح
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب